16-05-2019, 03:10 AM
بیل گیتس ، رییس شرکت مایکروسافت در یکی از کتاب هایش می نویسد : نقش رایانه در زندگی بشر شگفت انگیز است . ولی مهم این است که رایانه درزمره ارزش های انسانی تعریف شود . به عنوان پدر یا فرزند. در سال ۱۹۹۹ وقتی سران کشورهای صنعتی در مجمع گروه ۸ ، در اجلاس اوکیناوا برای بررسی بخشودگی بدهی برخی از کشورهای جهان سوم گرد هم آمدند و کاهش شکاف دیجیتالی به این کشورها ICT توسعه برای به جای بخشودگی ، مبلغی را اختصاص دادند . برخی از کشورها در واکنش به این اقدام ، رایانه ها را به آتش کشیدند و شعار بشریت به نان نیاز دارد نه رایانه را سر دادند .
این گونه مسایل ، ذهن برنامه ریزان کشورهای مختلف – چه توسعه یافته و چه در حال توسعه – را به خود مشغول کرده است که به کدام یک از این شکاف ها باید اولویت داد و آیا اساسا ابزاری است که باید از ان ICT می تواند چالش فقر را از سر راه بردارد ؟ و یا اینکه استفاده ابزاری کرد . بدیهی است که با یک ابزار نمی توان مشکلات جهان را حل کرد.
رایانه دقت و سرعت و توانایی ذخیره سازی اطلاعات خیلی زیاد ودسترسی
سریع به انها با پیشرفت و دگرگونی علم و تکنولوژی کامپیوتر و کاربرد ان را میسر می کند. تحولی عظیم در زمینه های متفاوت مانند : پزشکی,هنری,تحصیلی,ارتباطات,جغرافیا و… به وجود اورده است.
اساسا واژه ی ارتباطات ، بسیار قدیمی تر از مخابرات است . ارتباطات که معادل واژه انگلیسی Communication است ، در دوره های مختلف زندگی بشری کاربرد و مفهوم خاص خود را داشته است . به عبارتی ، پیش از انقلاب صنعتی ، به مفهوم مراودت و معاشرت بود و در دوران انقلاب صنعتی ، که جاده ها و سیستم های ترابری و راه های زمینی ، دریایی و هوایی و به قولی «شوارع» اهمیت بیشتری یافتند ، این اصلاح به این مجاری تعمیم یافت . باورود فناوری هایی چون تلفن و تلویزیون و تاثیر شگرف آن ها بر
زندگی بشری و قبل از آن تلگراف ، پیشوند تله به این واژه یعنی Communication متصل شدکه معادل مخابرات در فارسی به آن تعلق گرفت . تاهمین اواخر نیز واژه هایی چون
Telecommuter ، Telemedicine ، Teledensity نیز رواج داشت ولی با آمدن
اینترنت ، یعنی با مقبولیت و استفاده ی گسترده ی آن و پیدایش واژه هایی چون دهکده ی جهانی ( Global village ) و جهان سازی (Globalization ) و نزدیک شدن افراد و هم چنین برداشته شدن فواصل دور و ایجاد همجواری مجازی ، واژه Tele ، به تدریج از ابتدایCommunication و سایر واژه ها کنار می رود .
( فناوری اطلاعات )
وقتی به اطراف می نگریم ، اگر بتوانیم ببینیم چرا که نگاه کردن به منزله ی دیدن نیست همه چیز را در حال اطلاعات دهی و مرادوه می بینیم . همه چیز اطلاعات است . فرایند یادگیری اطلاعات منجر به آگاهی می شود . آگاهی توام با شناخت ، همان چیزی است که معرفت ( Knowledge ) خوانده می شود . به رفتاربه اضافه تعقل را خرد و رفتار توام با خرد را بخرادانه می خوانیم . عصر حاضر را عصر اطلاعات نامیده اند . در واقع در عصر اطلاعات ، حرکت از جامعه صنعتی به سوی جامعه ی نرم افزاری شکل می گیرد . در محیط جدید دیکرمهم نیست که عرصه ی فعالیت چه باشد ؛ این محیط همه عرصه های اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و غیره را تحت الشعاع قرار داده است .
( ویژگی های عصر ارتباطات )
همانگونه که قبلا ذکر شد عصراطلاعات بر تمامی عرصه های زندگی تاثیر شگرفی گذاشته است . یکی از ویژگی ها و صفات این عصر ، طوفانی بودن محیط آن است . در واقع ای
ن ویژگی محصول انقلاب اطلاعات و ارتباطات است . انتقال سریع اطلاعات ، عامل طوفانی بودن آن است . یعنی آن قدر سرعت انتقال اطلاعات بالاست که ثبات محیط تحت الشعاع قرار می گیرد و بستر فعالیتی ، به شدت بی ثبات می شود و این امر با محیط با ثباتی که قوانین و مقررات ثابت ومطمئن خود را دارد و ما بر آن شناخت داریم ، بسیار فرق می کند ، حال باید
دید چه عاملی باعث پیچیدگی این محیط می شود .
به طور خلاصه ، تعدد و تنوع عناصر محیط و تعامل این عناصر با یکدیگر عامل پی
چیدگی است. ویژگی دوم این عصر مدیریت مجهولات است . یعنی در این محیط مکرراً با پدیده هایی مواجه می شویم که با آن ها آشنایی نداریم و سابقه ی قبلی نیز ندارند . پس باید بتوان به
دانشی دست یافت که این همه مجهولات را کنترل و بی نظمی ناشی از آن را مهار کند ، دیگر
ویژگی این عصر ، شبکه ای شدن است . یعنی مرزها و مرکز ها برداشته می شوند و تصوری جهانی شکل می گیرد . در این جا به تفکر شبکه ایی نیاز داریم.
ویژگی بعدی ، پذیرش تنوع و تفاوت و کثرت گرایی فرهنگی است . دیگر ویژگی این عصر ، روندهای متناقض و نیروهای پرتناقض است .نمونه های آن ، روند جهانی سازی در کنار محلی سازی و همکاری شرکت های رقیب با یکدیگر است و یعنی همزیستی عناصر متضاد در کنار یکدیگر . منطق عصر اطلاعات ، منطق حاکمیت و فور و فراوانی است نه منطق کمیابی و مدیریت فراوانی ، به دانش ، احاطه و تخصص بسیار بالایی نیاز دارد و با مدیریت کمیابی خیلی فرق می کند . به همین دلیل باید مجهز به عمل خردمندانه و داشتن خرد انتخاب باشد در عصر اطلاعات عامل کلیدی موفقیت سرمایه گذاری به روی دارایی های غیر ملموس یعنی سرمایه گذاری روی منابع انسانی است . توسعه سرمایه ی انسانی بدون داشتن زیر ساخت اطلاعات و ارتباطی اصلا امکان پذیر نیست .
( ازدواج میان اطلاعات و ارتباطات )
واژه ی monologue در اصطلاح فلسفه معادل حدیث نفس است .
یک پله بالاتر به واژه ی autodialogue برمی خوریم که می توان معادل مخاطبه با خویش را به آن داد . در داستان پیرمرد و دریا از همینگوی ، صحنه های زیادی از مخاطبه باخویش یا به تعبیری تعامل یکسویه پیرمرد با خود دیده می شود . در واقع بخش عمده ای از د
استان ، مربوط به تعامل یکسویه پیرمرد است .
در این چرخه تبادلی صورت نمی گیرد . آنچه که آدمی را از انزوا می رهاند dialogue یا
مباحثه ی دو طرفه است . در اینجا باید از تجربه ی بشری استفاده کرد و این یک ضرورت تاریخی است که تجارب و دانش باید منتقل شوند و این مساله با تعامل دوسویه
حاصل می آید و در فرایند ارتباط نیز این اطلاعات است که ردو بدل می شود ؛ در واقع هدف ارتباط تبادل اطلاعات است پس همگرایی این دو، برای زدودن مشکل عمده ی ارتباط را متقارن تر کرده
است افراد بیشتری به اطلاعات بیشتری دست می یابند و محدودیت زمانی و مکانی نیز برداشته می شود.
( ابزار یا محور )
همان طور که در مقدمه گفته شد اگر به ICT به عنوان یک ابزار نگاه کنیم ، حرکت
نمادین آتش زدن رایانه قابل توجیه می شود ، ولی اگر به ICT به عنوان محور توسعه نگریسته شود ، عمل کشورهای صنعتی از مجمع گروه ۸ در اجلاس اوکیناوا برای ایجاد زمینه های اصلی توسعه و بستر سازی همه جانبه با استفاده از راهکارهای اقتصاد دیجیتالی به جای دادن قرص مسکن و درمان علامتی ( symptomatic ) کاری درست و معقول بوده است . تبادل اطلاعات مهمترین هدف ارتباطات و فناوری طلاعات است .
نتیجه تبادل اطلاعات تبدیل اطلاعات به دانش و ایجاد جامعه ای دانش مدار است اگر بخواهیم به صورت فهرست وار به مزایای ICT اشاره کنیم این مزایا را می توان چنین فهرست کرد : نقش اساسی در بخش ارتباطات از طریق کاهش دوچالش پیش روی مخابرات
یعنی :
*تاخیر و فاصله ارزانی سرعت بیشتر انواع مختلف ارتباطات و نهایتا دسترسی بیشتر به اطلاعات
نخستین آمار از جرایم رایانهای ایران:
همزمان با ورود به هزاره دوم، انسان همچنان شاهد جرم و جنایتهای بیشماری است امروز با فشار دادن یک کلید و وارد کردن چند عدد، میشود به حریم دیگران تجاوز و یا به مال او دستاندازی کرد. حوزه جرایم در زندگی امروز بشر آن قدر پیچیده شده است که قانونگذاران مجبورند تحولات جرم را بهصورت مداوم زیر نظر داشته باشند. در نیروی
انتظامی جمهوری اسلامی ایران,اداره کل مبارزه با جرایم خاص و رایانهای از سال ۱۳۸۱
آغاز بهکار کرده است
تعریف جرایم اینترنتی:
از نظر سازمان ملل متحد جرم رایانهای میتواند شامل فعالیتهای مجرمانه ای باشد که ماهیتی سنتی دارند اما از طریق ابزارهای مدرنی مثل رایانه و اینترنت صورت میپذیرند. از طرف معتقدند سوءاستفاده از رایانه ، هر نوع رفتار غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرمجاز مربوط به پردازش خودکار و انتقال دادهها جرم اینترنتی محسوب میشود.
اما پیش از آنکه بخواهیم در مورد جرایم رایانهای بحث کنیم، باید وارد حوزه “جرایم سایبر” شویم. جرایم در فضای سایبر یا فضای سایبری به واسطه تغییر سریع فناوری اطلاعات در قلمرو سیستمهای رایانهای و مخابرات امکان وقوع مییابند. در اینگونه جرمها، تاکید بر رایانه نیست بلکه رایانه وسیلهای است که ابزار وقوع جرم قرار میگیرد.
جرم در حوزه رایانه و اینترنت
مطابق تعریف سازمان ملل متحد از جرم رایانهای،
کلاهبرداری رایانه ای
جعل
ایجاد خسارت یا تغییر داده ها
دستیابی غیر مجاز به سیستم ها وخدمات رایانه ای
هک کردن
تکثیر غیر مجاز برنامه های رایانه ای
جزء جرایم شناخته شده در حوزه رایانه محسوب میشوند.
درحال حاضر قانون خاصی برای مقابله با این جرایم وجود ندارد به طور واقعی اگر بخواهیم قضاوت کنیم، دراین زمینه با خلاء قانون مواجه هستیم. بخش عمده ای از کمبود قوانین مبارزه با اینگونه جرایم، درقالب آییننامه ای که قرار است به مجلس ارایه شود، پیش بینی شده است.
( تاثیر رایانه بر ماهیت علم جغرافیا )
امروزه استفاده از علم انفور ماتیک در کلیه ابعاد زندگی بشر گسترش یافته و اکثر افراد جامعه به نوعی با رایانه و خدمات آن آشنا هستند. در جغرافیا نیز استفاده از رایانه گسترش وسیعی یافته و افق های تازهای را در انجام پژوهش، آموزش و نمایش اطلاعات جغرافیایی به وجود آورده است. استفاده از نرم افزار های مختلف، سایت های اینترنتی (وب سایت ها و
وبلاگها) و مواردی از این قبیل در آموزشهای جغرافیایی توسعه روز افزونی یافته است.
برای مثال نرم افزار های شناخت کشور ها، نرم افزارهای شناخت منظومه شمسی، استفاده از رایانه در پردازش داده های جغرافیایی، استفاده از اینترنت در جغرافی
ا، ارتباط با سایر جغرافی دانان از طریق ایمیل، استفاده از رایانه در طراحی و ساخت مدل های مختلف، استفاده از درزمینه GPS و GIS نرم افزارهای رایانه سیستم اطلاعات جغرافیا و سیستم تعیین موقعیت جهانی و…همگی موجب گردیده تا علم جغرافیا روند تکاملی را در پیش گرفته و ماهیت ان دچار دگرگونی گردد.
اکنون استفاده از فنون جغرافیایی به مراتب پر اهمیت تر از آموزش جغرافیای محض و مسائل مربوط به مبانی دانش جغرافیا، فلسفه جغرافیا، و حتی آموختن مکتب های جغرافیا است. خوشبختانه بسیاری از اساتید دانشگاههای کشورمان گر چه خود تربیت شدگان عصر آموزش جغرافیای محض بوده اند اما هم اکنون هماهنگ با روند تکاملی دانش جغرافیا با علم انفورماتیک آشنایی کامل داشته و دانشجویان را به استفاده از رایانه و علم انفورماتیک ترغیب می نمایند.
تردیدی نیست که جهانی شدن از طریق رایانه و سیستمهای ماهواره ای بر دیدگاههای جغرافی دانان کشور های مختلف اثر گذاشته وما برای عقب نماندن از قافله جهانی، حداقل کاری که باید انجام دهیم این است که به عنوان کاربر به نحو مطلوبی از رایانه استفاده و بهره برداری نماییم.
همه روزه شاهد افزایش کاربران رایانه می باشیم .
(زندگی الکترونیک ، لازمه حضور موفق در هزاره سوم)
این روزها به کار بردن واژه الکترونیک به دنبال هر کلمه ای ، کاملا عادی است.هرچندهنوز در کشور ما بسیاری از پروژههای الکترونیکی عملیاتی نشده وزیرساخت های لازم برای اجرای آنها فراهم نشده است ،اما دولت الکترونیک ، تجارت الکترونیک ، بانکداری الکترونیک ، شهروند الکترونیک و بسیاری از الکترونیک های دیگر واژه هایی است که حداقل به گوش آشنا هستند. دولت الکترونیکی ، پیش نیاز تحقق تجارت الکترونیکی است. از سویی دیگر شرط تحقق دولت الکترونیکی در کشور نیازمند مشارکت شهروندان الکترونیکی در این طرح است که نقش موثری را در رسیدن به اهداف موردنظر ایفا می کند. در دنیای امروز ، آدمی خسته از گشت و گذار عادی و زندگی در کلانشهرهایی مملو از آلودگی ها ، شلوغی ها ، معطلی ها و خستگی ها به دنبال مجالی است که جلوه های نشاط و سرزندگی را بازیابد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات در فضای مجازی ، به سوی راحتی بیشتر انسان ، تعاملات و ارتباطات روان تر ، بهتر و سازنده تر در اجتماع و ارائه هرچه بهتر خدمات به شهروندان یک جامعه در حرکت است.اما حضور در فضای مجازی برای هر شهروند ایرانی نیاز به آمادگی هایی دارد که موارد آن توسط بنیاد IDCL ، با سرفصلهایی معین تحت عنوان استانداردهای شهروند الکترونیک مشخص شده است.
در واقع از چندین سال پیش دولتمردان کشور متوجه نفوذ هرا
سناک اطلاعات و ارتباطات در زندگی مردم شدند ، آنها دو انتخاب را پیش پای خود می دیدند: رفع و مقابله با این فناوری و فرار از پیامدهای نیک و بد آن یا منطبق ساختن شرایط کشور با واقعیت های موجود و به کارگیری جنبه های مثبت به کارگیری فناوری اطلاعات. طبیعی است که راه دوم ، منطقی تر و عاقلانه تر به نظر می رسید. به همین دلیل ، سران کشور تصمیم به گسترش کاربردهای مثبت فناوری اطلاعات و ارتباطات در میان مردم گرفتند.
در همین راستا از چند سال پیش طرح جدیدی موسوم به «توسعه کاربردی فناوری اطلاعات» یا به صورت خلاصه «تکفا» توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی که متولی طرح ریزی برنامه های کلان دولت است ، پایه گذاری شد. هدف طرح تکفا در یک بعد توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در میان کارکنان دولت و دستیابی به دولت الکترونیک و در بعد دیگر پرورش عموم جامعه برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی روزمره بود.
متولیان طرح تکفا برای دستیابی به ملزومات اجرای موفق طرح با بخش خصوصی به همکاری پرداختند که از نتایج این همکاری می توان به انتشار کتابهای مختلف در زمینه مهارت های ICDL و برگزاری کلاسهای کاربری رایانه در ادارات و سازمان های دولتی و خصوصی اشاره کرد.
در کشور ما نیز از ابتدای سال ۲۰۰۵ ، مراکز آموزش مهارت های IT با هدف آموزش شهرنشینی الکترونیک ، مهارت های IT و کاربری رایانه در این مسیر قدم نهاده اند و به این ترتیب مراحل بومی سازی استاندارد شهروند الکترونیکی آغاز شده است. در حال حاضر نسخه بومی شده استاندارد شهروند الکترونیکی در حال آموزش و اجراست.
در این راستا کتاب آموزش استانداردهای شهروند الکترونیکی توسط مهندس مرتضی متواضع کارشناس آموزش IT تالیف و منتشر شده که در آموزش افراد علاقه مند به توسعه شهروندی الکترونیک نقش بسزایی داشته است. امروزه بسیاری از خدمات و سرویس های بخش دولتی و خصوصی به صورت اینترنتی ارائه می شود و در آینده ای نه چندان دور اغلب این خدمات تنها به روش الکترونیک در دسترس عموم قرار خواهد گرفت ، بنابراین مهارت های شهروند الکترونیکی پی
ش از هر چیز برای حضور موثر فرد در جامعه و حفظ حقوق شهروندی مورد نیاز هستند.
ضمن این که آموزش مهارت های شهروند الکترونیکی پیش نیاز کسب هر نوع تخصص حرفه ای و کارشناسی در زمینه فناوری اطلاعات و رایانه خواهد بود.
ویژگی شهروند الکترونیک براساس استاندارد ، شهروند الکترونیک کسی است که از حداقل دانش لازم درباره مفاهیم پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات برخوردار است ، توانایی برقراری ارتباط با اینترنت و ارسال و دریافت پیامهای الکترونیکی از طریق پست الکترونیک (Email) را دارد و همچنین اطلاع
ات ، خدمات ، کالاها و نرم افزارهای مورد نیاز خود را از طریق اینترنت جستجو می کند.
ضمن این که چنین فردی باید نسبت به تامین امنیت شخص و خانواده در برابر آسیبهای اینترنت
ی آگاهی داشته باشد و بتواند امور مختلف زندگی خود را تا حد امکان از طریق شبکه های اینترنتی انجام دهد.
حضور در فضای مجازی برای هر شهروند ایرانی نیاز به آمادگی های ویژه ای دارد به بیانی واضح تر شهروند الکترونیک کسی است که از توانایی لازم برای کار با رایانه برخوردار باشد و بتواند از اینترنت برای انجام سریعتر و موثرتر امور روزمره زندگی از قبیل برقراری ارتباط با دیگران ، خرید و فروش ، تعاملات بانکی ، استخدام ، مسافرت ، تفریح ، سرگرمی ، درمان و… استفاده کند.
امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان ، اغلب شهروندان ویژگی های یک شهروند الکترونیک را دارند و لزوم چنین تحولی در کشور ما نیز احساس می شود. پیام پنهان در استاندارد شهروند الکترونیکی این است. «بزودی اگر یک شهروند الکترونیک نباشید، اساسا شهروند به حساب نمی آیید.» بنابراین تمام کسانی که می خواهند در عصر حکمرانی اطلاعات ، زندگی موفقی داشته باشند، نیازمند فراگیری مهارت های لازم در فناوری اطلاعات هستند.
(مزایای الکترونیکی بودن)
شهروند الکترونیک در مقایسه با شهروند سنتی زندگی مدرن تری را تجربه می کند ، برای زندگی در عصر ارتباطات و اطلاعات اعتماد به نفس بیشتری دارد و با توانایی بیشتری از حقوق شهروندی خود دفاع می کند. صرفه جویی در وقت و هزینه ها با توجه به انجام بسیاری از کارها بدون نیاز به خروج از منزل یا محل کار و همچنین کاهش هزینه های تردد شهری و بین شهری از دیگر مزایای شهروند الکترونیک است. فراگیری مهارت های شهروند الکترونیکی ، توانایی استفاده از فناوری های ارتباطی نوین را در شهروندان افزایش می دهد و به این ترتیب آنها را برای استفاده از تسهیلات و خدمات دولت الکترونیک آماده می سازد.
کاهش خطرات ناشی از ترددهای زاید درون شهری و برون شهری از قبیل تصادفات رانندگی ، سرقت و…، توانایی کنترل منطقی دسترسی فرزندان به اینترنت ، کاهش ترافیک و به تبع آن آلودگی هوا و توانایی انجام خریدهای راحت تر و بهتر از دیگر تسهیلاتی است که با تحقق دولت الکترونیک و شهروند الکترونیک به آن دست خواهید یافت.
سازمان ها و نهادهای مسوول در کشور ما زیربنایی ترین و اساسی ترین پایه ها در آموزش شهروند الکترونیک از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نیست و هنوز فرهنگسازی و اط
لاع رسانی کافی و مناسبی در این خصوص انجام نشده است. عدم توجه لازم برای آموزش مهارت های رایانه در نظام آموزشی کشور را می توان علت اصلی این ضعف بزرگ برشمرد. شهروند الکترونیک عبارت بسیار زیبایی است. اما در جایی که شهروندان آن ذهنیتی از الکترونیکی شدن و کاربرد این عبارات در زندگی خود ندارند، قطعا شهر و شهروند الکترونیکی وجود خارجی نخواهد داشت. بخش بزرگی از بار این مسوولیت به عهده نهادهای آموزشی و تربیتی است کهآن زندگی اجتماعی را تجربه می کند ، می بایست توجه بیشتری به آن معطوف داشت براساس بررسی های به عمل آمده آموزش رفتار شهروندی یکی از مهمترین ، آموزش هایی است که با توجه به مولفه های امروز جهان در عصر ارتباطات ، بیش از هر آموزش دیگری نیاز به آن احساس می شود.
نمونه ای از رایانه و لوازم های جانبی ان
“ تعلیم و تربیت در عصر جدید ”
ما درابتدا خلقت را داریم و بعد انسان را درروی کره خالی می بینیم و بعد انسان را که شروع می کند به برقراری ارتباط و بعد سازمان هایش را و سپس دوره حال را که انسان دست به یکسری نوآوری میزند و در نهایت،یک دنیای روحی و روانی خیلی متعالی را داریم.اینها در واقع،دوره هایی متفاوت از زمان حال است و نیز از آنچه بشر می تواند برای آینده خود پیش بینی کند.
ما قرن ۱۹ را داریم که یک دوره مکانیکی است و قرن ۲۰ را که عصر رایانه است و قرن حاضر را که عصر ذهن و عقل است و یا به عبارت دیگر،عصر دانش پایه درواقع صحبت من درمورد این بخش از زندگی بشراست. الان هم که عصر معلومات و معرفت هاست.تدریس دانشگاهی از سال ۱۶۵۰ شروع می شود و تا قرن کنونی ادامه می یابد.
درقرن ۲۰ و ۲۱ آنچه ما به آن اهمیت می دهیم تحقیق است .درقرن ۲۱ مرزهای دوگانه سابق درحال گسستن است.بین خود و دیگری،قاصله کمتری وجود دارد،استاد و دانشجو به هم نزدیک تر می شوند و به همین نسبت،مرزهای طبیعت و فرهنگ هم دارند به هم وصل می شوند و همه اینها توسط تکنولوژی و رایانه انجام شده زیرا کامپیوتر مرزها را می شکند و انسانها و فرهنگ ها را نزدیک می کند.
رایانه فکر می کند
پیدایش رایانه در صحنه زندگی بشر تحولات عمده ای را به وجود آورد ، حوزه فلسفه نیز از این تحولات بی نصیب نبوده است. فلاسفه پرسشهای فلسفی زیادی راجع به تفاوت
های ذهن انسان با رایانه مطرح کرده اند که همه آنها به طرح بحث هوش مصنوعی انجامید که یکی از جذاب ترین شاخه های تحقیقاتی فلسفی است.
هدف هوش مصنوعی فهم سرشت هوش بشری از راه بررسی ساختار برنامه های رایانه ای و نحوه حل مسائل با رایانه است. به اعتقاد متخصصان این رشته ، این بررسی می تواند نحوه عمل و جزییات هوش بشر را نشان دهد.
به تعبیر دیگر ، رایانه فقط بله یا نه را می فهمد و نمی تواند حالات واسطه بین آن دو را بفهمد.در مقابل طرفداران هوش مصنوعی گفته اند هوش طبیعی (هوش انسان) هم بر پایه دستگاه دوگانی پدیده ها و امور مختلف را می فهمد؛ اگر سلولهای عصبی انسان را بررسی کنیم ، درمی یابیم فهم بشری بر حالت دوگانی استوار شده است و دستگاه عصبی مفاهیم و تصورات را به صورت حالات دوگانی تبدیل می کند.
در روش اکتشافی راههای متعددی برای حل مساله وجود دارد که اختیار یکی از آنها باز مجالی برای اختیار دیگر راهها باقی می گذارد و پیمودن یکی از آنها مانع از روی آوردن به بقیه نمی شود. در نتیجه ،برنامه هایی که راه حل تضمینی دارند جزو برنامه های رایانه ای به شمار نمی آیند.مثلا برنامه های حل معادلات درجه دوم جزو برنامه های رایانه ای به شمار نمی آید ؛ زیرا برای حل آن الگوریتم خاصی وجود دارد.برنامه های بازی شطرنج زمینه پر خیر و برکتی برای هوش مصنوعی بوده است ؛ زیرا روش شناخته شده ای برای تعیین بهترین حرکت در مرحله خاصی از این بازی وجود ندارد. زیرا اولا تعداد احتمالات موجود در هر حالتی تا حدی زیاد است که نمی توان جستجوی کاملی را انجام داد. ثانیا آگاهی ما از منطق حرکتهایی که بازیکنان انجام می دهند ، بسیار اندک است.
این ناآگاهی تا حدی به ناخودآگاهانه بودن این حرکتها برمی گردد و البته در برخی موارد هم بازیکنان از روی عمد منطق خود را آشکار نمی کنند.هربرت دریفوس یکی از مخالفان هوش مصنوعی با توجه به نکته فوق ادعا کرده است که هیچ برنامه ای برای رسیدن به سطح یک بازیگر خوب شطرنج وجود ندارد. اما ظهور برنامه های پیشرفته شطرنج از سال ۱۹۸۵ به بعد خطای ادعای دریفوس را روشن ساخت.
در عصر تکنولوژی رایانه و هنر تصویری , جایگاه هنر و هنرمند کجاست ؟
جایگاه هنر و هنرمند ، از دیرباز در سطحی فراتر از عموم مردم ، در هر جامعه بوده است . چشمان حیرت زده مردم ، درهر زمان و مکان، بیانگر اعجاب عمیق و شگفتی رفیعی است که بشر ، همواره درنگاه به سرانگشتان توانمند هنرمندان ابراز می داشته است . همان گونه که پس از رواج دستگاه های چاپ ، این تصوربه وجود آمد که دوران هنرمندان وهنرهای ظریف و نفیس به آخر رسیده است و هنر جزئی از صنعت وتحت کنترل صنعت گران است؛ والبته بطلان این تصور نیاز به گذشت زمان زیادی نداشت ؛ درآغاز قرن بیست ویکم و با گسترش ماشین های هوشمند این گمان قوت گرفته
که تولید آثارهنری ازسیطره ذهنی هنرمندان به زیر گوی ماوس گرفتار شده است ! روشن است که در خاطراندیشمندان هیچ گاه از ارزش و نفاست تابلوی مونالیزا کم نشد ، اگر چه این تابلو در تیراژهای میلیونی چاپ و تولید شد . چاپ در حوزه هنرهای دیداری و تصویری اگر تاثیری داشت ، همانا افزایش سرعت کپی برداری بود نه خلق و آفرینش آثار! به نظرمی رسد درک درست ماهیت
و چیستی رایانه و تکنولوژی IT ما را به همان جائی رهنمون شود که تجربه چاپ پیشتر رسانیده بود.
رایانه چیست ؟ رایانه ماشینی است که بدون احساس ملال و یکنواختی ، با سرعت و دقت فو
ق العاده ای عملیات از پیش طراحی شده و تعریف شده ای را انجام میدهد . به عنوان نمونه ماشینی که در بانک ها جهت محاسبات و نگهداری حساب ها وجود دارد ، اگر چه سرعت و دقت آن محل تردید و شبهه نیست اما جزهمان محاسبات و عملیات ، کار دیگری نمی تواند انجام بدهد ! همین گونه است ماشینی که نقشه بیت ها( BITMAP ) را شناسایی ، نمایش و تغییر میدهد و بنا بر این منطق امکان پویش ( اسکن ) ، اصلاح ( ادیت ) پردازش ( پروسس ) تصاویر را یافته است و یا برنامه ای که با روش برداری ، خلق تصاویر و نمادها و متون را فراهم میسازد . ساعت مچی دیجیتال ، ماشین تایپ الکترونیکی و … هرکدام نمونه های دیگری هستند از رایانه هایی که پیرامون ما را در بر گرفته اند .
امروز همه ما می دانیم که این ماشین ها بر اساس آنچه که برنامه نامیده میشود برای کار معینی قابل استفاده هستند . شاید مثال خیلی دلچسبی نباشد که بگوییم کارکرد هر برنامه مثل کارکرد سایر ابزارهاست ، پیچ گوشتی ، انبر دست ، اره و … هر کدام برای کار خاصی مورد استفاده اند و هیچ کس به صرف داشتن یک یا چند و حتی همه ابزار صنعتگر دانسته نمیشود . بنا بر همین قیاس میتوان هنرمندی را که صد البته از صنعتگری بسیار پیچیده تر است را مستقل از ابزار یا برنامه دانست ! از دیگر سو، صنعتگری استمرار مکرر یک پدیده معین در تیراژ و تعداد بسیار است . پس از طراحی و تحلیل ، در عمل هیچ اعمال نظر و سلیقه ای از سوی هیچ کس خارج از معیارهای بازار آزاد و رقابتی پذیرفته نیست . به گونه ای بنیانی ، جمله ” دلم میخواهد ” چنان منافاتی با فونداسیون محاسباتی و ساینتیفیک تکنولوژی دارد که به معنی نفی نظام رفیع فناوریهای مختلف و متنوع امروز میتواند باشد . این در حالیست که که بنیان هنر بر خواسته های دل انسان نهاده شده است .
برنامه ها و نرم افزارها از ویژگی دلخواهی ، که انگیزش بنیادین و آغازین یک اثر هنریست خالی اند . یک ماشین هر چقدر هوشمند باشد ، در یک دشت سر سبزیا گلستانی رنگارنگ و خوشبو ، سرمست و هیجانزده نمیشود و جوشش یک روح عصیانگرو ناراضی از وضع موجود و شتابان
به سوی وضعیت بهتر را از او نمیتوان انتظار داشت . هیچ ماشینی در صدد بر هم زدن نظم موجود ( برنامه ای که به آن داده شده است ) بر نمی آید . هیچ نرم افزاری تاب و توان آنرا ندارد که طرحی نو دراندازد و فلک را سقف بشکافد!
نتیجه بحث تا اینجا به صورت مجمل حاکی از این است که
رایانه یا کامپیوتر، فقط و فقط یک ماشین است به سان سایر ماشینها که از زمان اختراع چرخ تا امروزدر زندگی ما حضور پیدا کردند . بعضی از بین رفته اند و برخی تکمیل شدند و بعضی دیگر همچنان مانده اند .
همه ماشین ها توانائی انجام کارهائی را دارند که برای آنها ساخته شده اند و از برنامه های از پیش تعیین شده ای تبعیت میکنند .
از ویژگیهای ماشین سرعت و دقت و عدم ملال بر اثر تکرار و استمرار یک یا یک مجموعه فعالیت یکنواخت است . بر همین اساس بدنبال تنوع و اختلاف در روند نیست .
ماشین از احساس برخوردار نیست و وضعیت بهتر از وضع فعلی را درنمیابد .
در ادامه ویژگی اساسی هنر و همینطور ودیعه درونی هنر مند را مورد توجه قرار میدهیم : هنر در ذات خود توانائی خلق و آفرینش دارد . هنرمند خالق است خالق چیزی که وجود نداشته است و از ذهن هنرمند میجوشد وبه دنیا میاید . خلاقیت ، قابلیت منحصر به فرد هنرمند است . اینکه خلاقیت با کمک چه ابزاری موجودیت میگیرد یا با کدام یک از حواس آدمی قابل دسترسی و دریافت است موضوع دیگری است . پیانو، ویلون ، فلوت و … ماشین ها و ابزارهایی هستند که به تعداد بسیار زیادی وجود داشته و دارند اما کسانی مثل باخ و بتهوون و موتزارت توانسته انداز ترکیب این ماشین ها نغمه هایی باشکوه بیافرینند که شنونده را از زمین به ملکوت بکشاند . همین طور کلمات در هر جامعه به وفور بین افراد مبادله شده و میشود اما شکسپیر، مولوی ، فردوسی ، حافظ ، سعدی ، تی اس الیوت ، پروین اعتصامی و…. توانائی خلق و ایجاد مجموعه های معجزه آسای کلمات را داشته اند . در حوزه تصویر سازی هم قبلاٌ قلم مو و رنگ و طبیعت و … بوده اند اما ذهن خلاق و نبوغ ویژه ای بایسته بود تا آثار ون گوگ ، داوینچی ، پیکاسو، میکل آنژ ، کمال الملک و … را به پیش چشمان بشر بیاورد . کامپیوتر و نرم افزارهای آن نیز همین گونه اند .
اخلاق رایانه شاخه جدیدی از اخلاق است که به سرعت و به همراه رشد فن آوری رایانه ای در حال رشد و تغییر است. اصطلاح ” اخلاق رایانه” به هر دو تأویل گسترده و محدود گشوده شده است. به طور مثال، از یک سو اخلاق رایانه ممکن است به صورت بسیار محدود و به عنوان تلاشهای فیلسوفان حرفه ای برای اعمال نظریه های اخلاقی متعارف نظیر فایده گرایی کانت گرایی و یا اخلاق فضیلت محور به مضامین مربوط به کاربرد فن آوری رایانه قلمداد شود. از سوی دیگر، این اخلاق ممکن است در یک معنای گسترده به کار رود به طوری که شامل معیارهای فعالیت حرفه ای ، رمزهای ارتباط، ابعاد قانون رایانه، خط مشی عمومی ، اخلاق شرکت ها – حتی مضامین مشخصی در جامعه شناسی و روان شناسی رایانه- قلمداد شود. در کشورهای پیشرفته دنیا، “تحول اطلاعات” ابعاد بسیار از زندگی را تغییر داده –در بانکداری و تجارت، کار و اشتغال، مر
اقبت های پزشکی، دفاع ملی، حمل و نقل و سرگرمی.
در نتیجه، فن آوری اطلاعات بر زندگی جامعه، زندگی خانواده، رابطه های انسان، آموزش، آزادی، دموکراسی و غیره تاثیرات مثبت و منفی اعمال کرده است. اخلاق رایانه در گسترده ترین حالت می تواند به عنوان شاخه ای از اخلاق کاربردی در نظر گرفته شود که به مطالعه و تحلیل تاثیرات اخلاقی و اجتماعی فن آوری اطلاعات می پردازد. در سالهای اخیر، این عرصه تازه و دشوار منجر به ایجاد رشته های دانشگاهی تازه، همایش ها، کارگاه ها، سازمانهای حرفه ای، مواد برنامه های آموزشی، کتاب ها، مقاله های، مجله های و مراکز تحقیق شده است. در عصر شبکه گسترده جهانی (WWW)، اخلاق رایانه به سرعت تبدیل به اخلاق اطلاعات جهانی تبدیل می شود.دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰اخلاق رایانه به عنوان یک عرصه مطالعه در موسسه فن آوری ماساچوست در طی جنگ جهانی دوم ( اوایل دهه ۱۹۴۰) ریشه دارد. پرفسور “نوربرت وینر” در این موسسه به شکل گیری توپ ضد حملات هوایی کمک کرد که این توپ قابلیت از بین بردن هواپیماهای سریع جنگی را داشت. چالش مهندسی این پروژه باعث شده “وینر” و عده ای از همکارانش رشته تازه تحقیقاتی بوجود آورند که “وینر” آن را ” سایبرنتیک” (فرمانشناسی) نامید- علم نظام های بازخورد اطلاعات. مفاهیم سایبرنتیک، زمانی که با رایانه های دیجیتال در حال پیشرفت در آن زمان ترکیب می شود.
باعث شد “وینر” برخی استنتاجهای هوشمندانه اخلاقی درباره فن آوری را به وجود آورد که امروزه ما آن را ICT )فن آوری اطلاعات و ارتباطات) می نامیم. وی با فراست تبعات تحولی اجتماعی و اخلاقی را پیش بینی کرده بود برای مثال، در سال۱۹۴۸، او در کتاب خود تحت عنوان « سایبرنتیک : یا کنترل و ارتباط در ماشین و حیوان» چنین گفت : برای مدتها این امر برای من روشن بوده است که ماشین محاسبه بسیار سریع در اصل نظام عصبی مرکزی ایده آلی برای ماشینی جهت کنترل خودکار به حساب می آمد و نیازی نبود که ورودی و خروجی آن در قالب ارقام و اشکال باشد. این ماشین به ترتیب دریافتهای اعضای حسی مصنوعی همچون سلولهای فتوالکتریک یا دماسنج هستند و عملکرد موتورها یا سولنئید به حساب خواهد آمد. ما اکنون در مقام ساخت ماشین های مصنوعی در تمام سطح ظرافت و دقت عملکرد هستیم. مدت زمان بسیاری پیش از ناکازاکی و آگاهی عمومی درباره بمب اتمی، به ذهن من رسید که ما در حضور یک استعداد اجتماعی با اهمیت بسیار درباره خیر و شر هستیم.
در سال ۱۹۵۰ “وینر” کتاب شگفت انگیز خود را تحت عنوان « استفاده انسان
از انسان» منتشر کرد. اگرچه “وینر” در این کتاب از واژه “اخلاق رایانه” (که استفاده از آن دو دهه پیش رواج پیدا کرد) استفاده نکرد، اما وی یک بنیاد جامع و فراگیر تعریف کرد که امروزه به عنوان پایه و اساس قدرتمند تحقیق و تحلیل اخلاق رایانه مورد استناد قرار می گیرد.
موضوعات کتاب “وینر”عبارتند از: (۱) توصیفی از هدف زندگی انسان، (۲) چهار اصل عدالت، (۳) یک شیوه قدرتمند برای اخلاق کاربردی، (۴) بحث های بنیادی پرسش های اخ
لاق رایانه و مثالهایی از نمونه های اخلاق رایانه بنیاد اخلاق رایانه “وینر” بسیار جلوتر از زمان خود بود و واقعاً در طی چندین دهه نادیده گرفته شد. درنظر او ادغام فن آوری رایانه در جامعه درنهایت منجر به دوباره بنا کردن جامعه می شود . این امر نیازمند فرآیند چند بعدی است که دهه ها تلاش را طلب می کند و همه چیز را از ریشه تغییر می دهد. پروژه ای به این وسیعی الزاماً دربرگیرنده وظایف وچالش های گسترده و گوناگون است. کسانی که با این امور کار می کنند باید به تغییرات افراطی در محل کار خود سازگار باشند ، دولت باید قانونها و آیین نامه های تازه ای وضع کند، صنعت ها و تجارت ها باید سیاست ها و خط مشی های تازه ای ابداع کنند، سازمان های حرفه ای باید اصول تازه ای برای اعضاء خود به وجود آورند، جامعه شناسان و روانشناسان باید پدیده های اجتماعی و روانشناسی را مطالعه و درک کنند و فیلسوفان باید درمورد مفاهیم اخلاقی و اجتماعی قدیمی دوباره فکر کنند و این مفاهیم را دوباره تعریف کنند.دهه ۱۹۶۰در اواسط دهه ۱۹۶۰ “دون پارکر” از SRI اینترنشنال موسسه تحقیق استنفورد در منلو پارک، کالیفرنیا آغاز به بررسی استفاده غیر اخلاقی و غیر قانونی از رایانه توسط متخصاص رایانه کرد.
پارکر می گوید به نظر می رسد که زمانی که مردم به مرکز رایانه وارد می شوند اخلاق را پشت سر خود جای می گذارند و به نوعی آن را نادیده می گیرند.[رجوع شود به فودور و بینام، ۱۹۹۲] او
نمونه های جرم های رایانه ای و دیگر فعالیتهای رایانه ای غیر اخلاقی را جمع کرده بود. وی در سال ۱۹۶۸ کتابی را تحت عنوان « قانونها و اخلاقیات در فرآیند اطلاعات” منتشر کرد و اولین اصول رفتار حرفه ای را برای انجمن ماشین آلات محاسبه ای به وجود آورد.
این گونه مسایل ، ذهن برنامه ریزان کشورهای مختلف – چه توسعه یافته و چه در حال توسعه – را به خود مشغول کرده است که به کدام یک از این شکاف ها باید اولویت داد و آیا اساسا ابزاری است که باید از ان ICT می تواند چالش فقر را از سر راه بردارد ؟ و یا اینکه استفاده ابزاری کرد . بدیهی است که با یک ابزار نمی توان مشکلات جهان را حل کرد.
رایانه دقت و سرعت و توانایی ذخیره سازی اطلاعات خیلی زیاد ودسترسی
سریع به انها با پیشرفت و دگرگونی علم و تکنولوژی کامپیوتر و کاربرد ان را میسر می کند. تحولی عظیم در زمینه های متفاوت مانند : پزشکی,هنری,تحصیلی,ارتباطات,جغرافیا و… به وجود اورده است.
اساسا واژه ی ارتباطات ، بسیار قدیمی تر از مخابرات است . ارتباطات که معادل واژه انگلیسی Communication است ، در دوره های مختلف زندگی بشری کاربرد و مفهوم خاص خود را داشته است . به عبارتی ، پیش از انقلاب صنعتی ، به مفهوم مراودت و معاشرت بود و در دوران انقلاب صنعتی ، که جاده ها و سیستم های ترابری و راه های زمینی ، دریایی و هوایی و به قولی «شوارع» اهمیت بیشتری یافتند ، این اصلاح به این مجاری تعمیم یافت . باورود فناوری هایی چون تلفن و تلویزیون و تاثیر شگرف آن ها بر
زندگی بشری و قبل از آن تلگراف ، پیشوند تله به این واژه یعنی Communication متصل شدکه معادل مخابرات در فارسی به آن تعلق گرفت . تاهمین اواخر نیز واژه هایی چون
Telecommuter ، Telemedicine ، Teledensity نیز رواج داشت ولی با آمدن
اینترنت ، یعنی با مقبولیت و استفاده ی گسترده ی آن و پیدایش واژه هایی چون دهکده ی جهانی ( Global village ) و جهان سازی (Globalization ) و نزدیک شدن افراد و هم چنین برداشته شدن فواصل دور و ایجاد همجواری مجازی ، واژه Tele ، به تدریج از ابتدایCommunication و سایر واژه ها کنار می رود .
( فناوری اطلاعات )
وقتی به اطراف می نگریم ، اگر بتوانیم ببینیم چرا که نگاه کردن به منزله ی دیدن نیست همه چیز را در حال اطلاعات دهی و مرادوه می بینیم . همه چیز اطلاعات است . فرایند یادگیری اطلاعات منجر به آگاهی می شود . آگاهی توام با شناخت ، همان چیزی است که معرفت ( Knowledge ) خوانده می شود . به رفتاربه اضافه تعقل را خرد و رفتار توام با خرد را بخرادانه می خوانیم . عصر حاضر را عصر اطلاعات نامیده اند . در واقع در عصر اطلاعات ، حرکت از جامعه صنعتی به سوی جامعه ی نرم افزاری شکل می گیرد . در محیط جدید دیکرمهم نیست که عرصه ی فعالیت چه باشد ؛ این محیط همه عرصه های اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و غیره را تحت الشعاع قرار داده است .
( ویژگی های عصر ارتباطات )
همانگونه که قبلا ذکر شد عصراطلاعات بر تمامی عرصه های زندگی تاثیر شگرفی گذاشته است . یکی از ویژگی ها و صفات این عصر ، طوفانی بودن محیط آن است . در واقع ای
ن ویژگی محصول انقلاب اطلاعات و ارتباطات است . انتقال سریع اطلاعات ، عامل طوفانی بودن آن است . یعنی آن قدر سرعت انتقال اطلاعات بالاست که ثبات محیط تحت الشعاع قرار می گیرد و بستر فعالیتی ، به شدت بی ثبات می شود و این امر با محیط با ثباتی که قوانین و مقررات ثابت ومطمئن خود را دارد و ما بر آن شناخت داریم ، بسیار فرق می کند ، حال باید
دید چه عاملی باعث پیچیدگی این محیط می شود .
به طور خلاصه ، تعدد و تنوع عناصر محیط و تعامل این عناصر با یکدیگر عامل پی
چیدگی است. ویژگی دوم این عصر مدیریت مجهولات است . یعنی در این محیط مکرراً با پدیده هایی مواجه می شویم که با آن ها آشنایی نداریم و سابقه ی قبلی نیز ندارند . پس باید بتوان به
دانشی دست یافت که این همه مجهولات را کنترل و بی نظمی ناشی از آن را مهار کند ، دیگر
ویژگی این عصر ، شبکه ای شدن است . یعنی مرزها و مرکز ها برداشته می شوند و تصوری جهانی شکل می گیرد . در این جا به تفکر شبکه ایی نیاز داریم.
ویژگی بعدی ، پذیرش تنوع و تفاوت و کثرت گرایی فرهنگی است . دیگر ویژگی این عصر ، روندهای متناقض و نیروهای پرتناقض است .نمونه های آن ، روند جهانی سازی در کنار محلی سازی و همکاری شرکت های رقیب با یکدیگر است و یعنی همزیستی عناصر متضاد در کنار یکدیگر . منطق عصر اطلاعات ، منطق حاکمیت و فور و فراوانی است نه منطق کمیابی و مدیریت فراوانی ، به دانش ، احاطه و تخصص بسیار بالایی نیاز دارد و با مدیریت کمیابی خیلی فرق می کند . به همین دلیل باید مجهز به عمل خردمندانه و داشتن خرد انتخاب باشد در عصر اطلاعات عامل کلیدی موفقیت سرمایه گذاری به روی دارایی های غیر ملموس یعنی سرمایه گذاری روی منابع انسانی است . توسعه سرمایه ی انسانی بدون داشتن زیر ساخت اطلاعات و ارتباطی اصلا امکان پذیر نیست .
( ازدواج میان اطلاعات و ارتباطات )
واژه ی monologue در اصطلاح فلسفه معادل حدیث نفس است .
یک پله بالاتر به واژه ی autodialogue برمی خوریم که می توان معادل مخاطبه با خویش را به آن داد . در داستان پیرمرد و دریا از همینگوی ، صحنه های زیادی از مخاطبه باخویش یا به تعبیری تعامل یکسویه پیرمرد با خود دیده می شود . در واقع بخش عمده ای از د
استان ، مربوط به تعامل یکسویه پیرمرد است .
در این چرخه تبادلی صورت نمی گیرد . آنچه که آدمی را از انزوا می رهاند dialogue یا
مباحثه ی دو طرفه است . در اینجا باید از تجربه ی بشری استفاده کرد و این یک ضرورت تاریخی است که تجارب و دانش باید منتقل شوند و این مساله با تعامل دوسویه
حاصل می آید و در فرایند ارتباط نیز این اطلاعات است که ردو بدل می شود ؛ در واقع هدف ارتباط تبادل اطلاعات است پس همگرایی این دو، برای زدودن مشکل عمده ی ارتباط را متقارن تر کرده
است افراد بیشتری به اطلاعات بیشتری دست می یابند و محدودیت زمانی و مکانی نیز برداشته می شود.
( ابزار یا محور )
همان طور که در مقدمه گفته شد اگر به ICT به عنوان یک ابزار نگاه کنیم ، حرکت
نمادین آتش زدن رایانه قابل توجیه می شود ، ولی اگر به ICT به عنوان محور توسعه نگریسته شود ، عمل کشورهای صنعتی از مجمع گروه ۸ در اجلاس اوکیناوا برای ایجاد زمینه های اصلی توسعه و بستر سازی همه جانبه با استفاده از راهکارهای اقتصاد دیجیتالی به جای دادن قرص مسکن و درمان علامتی ( symptomatic ) کاری درست و معقول بوده است . تبادل اطلاعات مهمترین هدف ارتباطات و فناوری طلاعات است .
نتیجه تبادل اطلاعات تبدیل اطلاعات به دانش و ایجاد جامعه ای دانش مدار است اگر بخواهیم به صورت فهرست وار به مزایای ICT اشاره کنیم این مزایا را می توان چنین فهرست کرد : نقش اساسی در بخش ارتباطات از طریق کاهش دوچالش پیش روی مخابرات
یعنی :
*تاخیر و فاصله ارزانی سرعت بیشتر انواع مختلف ارتباطات و نهایتا دسترسی بیشتر به اطلاعات
نخستین آمار از جرایم رایانهای ایران:
همزمان با ورود به هزاره دوم، انسان همچنان شاهد جرم و جنایتهای بیشماری است امروز با فشار دادن یک کلید و وارد کردن چند عدد، میشود به حریم دیگران تجاوز و یا به مال او دستاندازی کرد. حوزه جرایم در زندگی امروز بشر آن قدر پیچیده شده است که قانونگذاران مجبورند تحولات جرم را بهصورت مداوم زیر نظر داشته باشند. در نیروی
انتظامی جمهوری اسلامی ایران,اداره کل مبارزه با جرایم خاص و رایانهای از سال ۱۳۸۱
آغاز بهکار کرده است
تعریف جرایم اینترنتی:
از نظر سازمان ملل متحد جرم رایانهای میتواند شامل فعالیتهای مجرمانه ای باشد که ماهیتی سنتی دارند اما از طریق ابزارهای مدرنی مثل رایانه و اینترنت صورت میپذیرند. از طرف معتقدند سوءاستفاده از رایانه ، هر نوع رفتار غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرمجاز مربوط به پردازش خودکار و انتقال دادهها جرم اینترنتی محسوب میشود.
اما پیش از آنکه بخواهیم در مورد جرایم رایانهای بحث کنیم، باید وارد حوزه “جرایم سایبر” شویم. جرایم در فضای سایبر یا فضای سایبری به واسطه تغییر سریع فناوری اطلاعات در قلمرو سیستمهای رایانهای و مخابرات امکان وقوع مییابند. در اینگونه جرمها، تاکید بر رایانه نیست بلکه رایانه وسیلهای است که ابزار وقوع جرم قرار میگیرد.
جرم در حوزه رایانه و اینترنت
مطابق تعریف سازمان ملل متحد از جرم رایانهای،
کلاهبرداری رایانه ای
جعل
ایجاد خسارت یا تغییر داده ها
دستیابی غیر مجاز به سیستم ها وخدمات رایانه ای
هک کردن
تکثیر غیر مجاز برنامه های رایانه ای
جزء جرایم شناخته شده در حوزه رایانه محسوب میشوند.
درحال حاضر قانون خاصی برای مقابله با این جرایم وجود ندارد به طور واقعی اگر بخواهیم قضاوت کنیم، دراین زمینه با خلاء قانون مواجه هستیم. بخش عمده ای از کمبود قوانین مبارزه با اینگونه جرایم، درقالب آییننامه ای که قرار است به مجلس ارایه شود، پیش بینی شده است.
( تاثیر رایانه بر ماهیت علم جغرافیا )
امروزه استفاده از علم انفور ماتیک در کلیه ابعاد زندگی بشر گسترش یافته و اکثر افراد جامعه به نوعی با رایانه و خدمات آن آشنا هستند. در جغرافیا نیز استفاده از رایانه گسترش وسیعی یافته و افق های تازهای را در انجام پژوهش، آموزش و نمایش اطلاعات جغرافیایی به وجود آورده است. استفاده از نرم افزار های مختلف، سایت های اینترنتی (وب سایت ها و
وبلاگها) و مواردی از این قبیل در آموزشهای جغرافیایی توسعه روز افزونی یافته است.
برای مثال نرم افزار های شناخت کشور ها، نرم افزارهای شناخت منظومه شمسی، استفاده از رایانه در پردازش داده های جغرافیایی، استفاده از اینترنت در جغرافی
ا، ارتباط با سایر جغرافی دانان از طریق ایمیل، استفاده از رایانه در طراحی و ساخت مدل های مختلف، استفاده از درزمینه GPS و GIS نرم افزارهای رایانه سیستم اطلاعات جغرافیا و سیستم تعیین موقعیت جهانی و…همگی موجب گردیده تا علم جغرافیا روند تکاملی را در پیش گرفته و ماهیت ان دچار دگرگونی گردد.
اکنون استفاده از فنون جغرافیایی به مراتب پر اهمیت تر از آموزش جغرافیای محض و مسائل مربوط به مبانی دانش جغرافیا، فلسفه جغرافیا، و حتی آموختن مکتب های جغرافیا است. خوشبختانه بسیاری از اساتید دانشگاههای کشورمان گر چه خود تربیت شدگان عصر آموزش جغرافیای محض بوده اند اما هم اکنون هماهنگ با روند تکاملی دانش جغرافیا با علم انفورماتیک آشنایی کامل داشته و دانشجویان را به استفاده از رایانه و علم انفورماتیک ترغیب می نمایند.
تردیدی نیست که جهانی شدن از طریق رایانه و سیستمهای ماهواره ای بر دیدگاههای جغرافی دانان کشور های مختلف اثر گذاشته وما برای عقب نماندن از قافله جهانی، حداقل کاری که باید انجام دهیم این است که به عنوان کاربر به نحو مطلوبی از رایانه استفاده و بهره برداری نماییم.
همه روزه شاهد افزایش کاربران رایانه می باشیم .
(زندگی الکترونیک ، لازمه حضور موفق در هزاره سوم)
این روزها به کار بردن واژه الکترونیک به دنبال هر کلمه ای ، کاملا عادی است.هرچندهنوز در کشور ما بسیاری از پروژههای الکترونیکی عملیاتی نشده وزیرساخت های لازم برای اجرای آنها فراهم نشده است ،اما دولت الکترونیک ، تجارت الکترونیک ، بانکداری الکترونیک ، شهروند الکترونیک و بسیاری از الکترونیک های دیگر واژه هایی است که حداقل به گوش آشنا هستند. دولت الکترونیکی ، پیش نیاز تحقق تجارت الکترونیکی است. از سویی دیگر شرط تحقق دولت الکترونیکی در کشور نیازمند مشارکت شهروندان الکترونیکی در این طرح است که نقش موثری را در رسیدن به اهداف موردنظر ایفا می کند. در دنیای امروز ، آدمی خسته از گشت و گذار عادی و زندگی در کلانشهرهایی مملو از آلودگی ها ، شلوغی ها ، معطلی ها و خستگی ها به دنبال مجالی است که جلوه های نشاط و سرزندگی را بازیابد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات در فضای مجازی ، به سوی راحتی بیشتر انسان ، تعاملات و ارتباطات روان تر ، بهتر و سازنده تر در اجتماع و ارائه هرچه بهتر خدمات به شهروندان یک جامعه در حرکت است.اما حضور در فضای مجازی برای هر شهروند ایرانی نیاز به آمادگی هایی دارد که موارد آن توسط بنیاد IDCL ، با سرفصلهایی معین تحت عنوان استانداردهای شهروند الکترونیک مشخص شده است.
در واقع از چندین سال پیش دولتمردان کشور متوجه نفوذ هرا
سناک اطلاعات و ارتباطات در زندگی مردم شدند ، آنها دو انتخاب را پیش پای خود می دیدند: رفع و مقابله با این فناوری و فرار از پیامدهای نیک و بد آن یا منطبق ساختن شرایط کشور با واقعیت های موجود و به کارگیری جنبه های مثبت به کارگیری فناوری اطلاعات. طبیعی است که راه دوم ، منطقی تر و عاقلانه تر به نظر می رسید. به همین دلیل ، سران کشور تصمیم به گسترش کاربردهای مثبت فناوری اطلاعات و ارتباطات در میان مردم گرفتند.
در همین راستا از چند سال پیش طرح جدیدی موسوم به «توسعه کاربردی فناوری اطلاعات» یا به صورت خلاصه «تکفا» توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی که متولی طرح ریزی برنامه های کلان دولت است ، پایه گذاری شد. هدف طرح تکفا در یک بعد توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در میان کارکنان دولت و دستیابی به دولت الکترونیک و در بعد دیگر پرورش عموم جامعه برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی روزمره بود.
متولیان طرح تکفا برای دستیابی به ملزومات اجرای موفق طرح با بخش خصوصی به همکاری پرداختند که از نتایج این همکاری می توان به انتشار کتابهای مختلف در زمینه مهارت های ICDL و برگزاری کلاسهای کاربری رایانه در ادارات و سازمان های دولتی و خصوصی اشاره کرد.
در کشور ما نیز از ابتدای سال ۲۰۰۵ ، مراکز آموزش مهارت های IT با هدف آموزش شهرنشینی الکترونیک ، مهارت های IT و کاربری رایانه در این مسیر قدم نهاده اند و به این ترتیب مراحل بومی سازی استاندارد شهروند الکترونیکی آغاز شده است. در حال حاضر نسخه بومی شده استاندارد شهروند الکترونیکی در حال آموزش و اجراست.
در این راستا کتاب آموزش استانداردهای شهروند الکترونیکی توسط مهندس مرتضی متواضع کارشناس آموزش IT تالیف و منتشر شده که در آموزش افراد علاقه مند به توسعه شهروندی الکترونیک نقش بسزایی داشته است. امروزه بسیاری از خدمات و سرویس های بخش دولتی و خصوصی به صورت اینترنتی ارائه می شود و در آینده ای نه چندان دور اغلب این خدمات تنها به روش الکترونیک در دسترس عموم قرار خواهد گرفت ، بنابراین مهارت های شهروند الکترونیکی پی
ش از هر چیز برای حضور موثر فرد در جامعه و حفظ حقوق شهروندی مورد نیاز هستند.
ضمن این که آموزش مهارت های شهروند الکترونیکی پیش نیاز کسب هر نوع تخصص حرفه ای و کارشناسی در زمینه فناوری اطلاعات و رایانه خواهد بود.
ویژگی شهروند الکترونیک براساس استاندارد ، شهروند الکترونیک کسی است که از حداقل دانش لازم درباره مفاهیم پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات برخوردار است ، توانایی برقراری ارتباط با اینترنت و ارسال و دریافت پیامهای الکترونیکی از طریق پست الکترونیک (Email) را دارد و همچنین اطلاع
ات ، خدمات ، کالاها و نرم افزارهای مورد نیاز خود را از طریق اینترنت جستجو می کند.
ضمن این که چنین فردی باید نسبت به تامین امنیت شخص و خانواده در برابر آسیبهای اینترنت
ی آگاهی داشته باشد و بتواند امور مختلف زندگی خود را تا حد امکان از طریق شبکه های اینترنتی انجام دهد.
حضور در فضای مجازی برای هر شهروند ایرانی نیاز به آمادگی های ویژه ای دارد به بیانی واضح تر شهروند الکترونیک کسی است که از توانایی لازم برای کار با رایانه برخوردار باشد و بتواند از اینترنت برای انجام سریعتر و موثرتر امور روزمره زندگی از قبیل برقراری ارتباط با دیگران ، خرید و فروش ، تعاملات بانکی ، استخدام ، مسافرت ، تفریح ، سرگرمی ، درمان و… استفاده کند.
امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان ، اغلب شهروندان ویژگی های یک شهروند الکترونیک را دارند و لزوم چنین تحولی در کشور ما نیز احساس می شود. پیام پنهان در استاندارد شهروند الکترونیکی این است. «بزودی اگر یک شهروند الکترونیک نباشید، اساسا شهروند به حساب نمی آیید.» بنابراین تمام کسانی که می خواهند در عصر حکمرانی اطلاعات ، زندگی موفقی داشته باشند، نیازمند فراگیری مهارت های لازم در فناوری اطلاعات هستند.
(مزایای الکترونیکی بودن)
شهروند الکترونیک در مقایسه با شهروند سنتی زندگی مدرن تری را تجربه می کند ، برای زندگی در عصر ارتباطات و اطلاعات اعتماد به نفس بیشتری دارد و با توانایی بیشتری از حقوق شهروندی خود دفاع می کند. صرفه جویی در وقت و هزینه ها با توجه به انجام بسیاری از کارها بدون نیاز به خروج از منزل یا محل کار و همچنین کاهش هزینه های تردد شهری و بین شهری از دیگر مزایای شهروند الکترونیک است. فراگیری مهارت های شهروند الکترونیکی ، توانایی استفاده از فناوری های ارتباطی نوین را در شهروندان افزایش می دهد و به این ترتیب آنها را برای استفاده از تسهیلات و خدمات دولت الکترونیک آماده می سازد.
کاهش خطرات ناشی از ترددهای زاید درون شهری و برون شهری از قبیل تصادفات رانندگی ، سرقت و…، توانایی کنترل منطقی دسترسی فرزندان به اینترنت ، کاهش ترافیک و به تبع آن آلودگی هوا و توانایی انجام خریدهای راحت تر و بهتر از دیگر تسهیلاتی است که با تحقق دولت الکترونیک و شهروند الکترونیک به آن دست خواهید یافت.
سازمان ها و نهادهای مسوول در کشور ما زیربنایی ترین و اساسی ترین پایه ها در آموزش شهروند الکترونیک از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نیست و هنوز فرهنگسازی و اط
لاع رسانی کافی و مناسبی در این خصوص انجام نشده است. عدم توجه لازم برای آموزش مهارت های رایانه در نظام آموزشی کشور را می توان علت اصلی این ضعف بزرگ برشمرد. شهروند الکترونیک عبارت بسیار زیبایی است. اما در جایی که شهروندان آن ذهنیتی از الکترونیکی شدن و کاربرد این عبارات در زندگی خود ندارند، قطعا شهر و شهروند الکترونیکی وجود خارجی نخواهد داشت. بخش بزرگی از بار این مسوولیت به عهده نهادهای آموزشی و تربیتی است کهآن زندگی اجتماعی را تجربه می کند ، می بایست توجه بیشتری به آن معطوف داشت براساس بررسی های به عمل آمده آموزش رفتار شهروندی یکی از مهمترین ، آموزش هایی است که با توجه به مولفه های امروز جهان در عصر ارتباطات ، بیش از هر آموزش دیگری نیاز به آن احساس می شود.
نمونه ای از رایانه و لوازم های جانبی ان
“ تعلیم و تربیت در عصر جدید ”
ما درابتدا خلقت را داریم و بعد انسان را درروی کره خالی می بینیم و بعد انسان را که شروع می کند به برقراری ارتباط و بعد سازمان هایش را و سپس دوره حال را که انسان دست به یکسری نوآوری میزند و در نهایت،یک دنیای روحی و روانی خیلی متعالی را داریم.اینها در واقع،دوره هایی متفاوت از زمان حال است و نیز از آنچه بشر می تواند برای آینده خود پیش بینی کند.
ما قرن ۱۹ را داریم که یک دوره مکانیکی است و قرن ۲۰ را که عصر رایانه است و قرن حاضر را که عصر ذهن و عقل است و یا به عبارت دیگر،عصر دانش پایه درواقع صحبت من درمورد این بخش از زندگی بشراست. الان هم که عصر معلومات و معرفت هاست.تدریس دانشگاهی از سال ۱۶۵۰ شروع می شود و تا قرن کنونی ادامه می یابد.
درقرن ۲۰ و ۲۱ آنچه ما به آن اهمیت می دهیم تحقیق است .درقرن ۲۱ مرزهای دوگانه سابق درحال گسستن است.بین خود و دیگری،قاصله کمتری وجود دارد،استاد و دانشجو به هم نزدیک تر می شوند و به همین نسبت،مرزهای طبیعت و فرهنگ هم دارند به هم وصل می شوند و همه اینها توسط تکنولوژی و رایانه انجام شده زیرا کامپیوتر مرزها را می شکند و انسانها و فرهنگ ها را نزدیک می کند.
رایانه فکر می کند
پیدایش رایانه در صحنه زندگی بشر تحولات عمده ای را به وجود آورد ، حوزه فلسفه نیز از این تحولات بی نصیب نبوده است. فلاسفه پرسشهای فلسفی زیادی راجع به تفاوت
های ذهن انسان با رایانه مطرح کرده اند که همه آنها به طرح بحث هوش مصنوعی انجامید که یکی از جذاب ترین شاخه های تحقیقاتی فلسفی است.
هدف هوش مصنوعی فهم سرشت هوش بشری از راه بررسی ساختار برنامه های رایانه ای و نحوه حل مسائل با رایانه است. به اعتقاد متخصصان این رشته ، این بررسی می تواند نحوه عمل و جزییات هوش بشر را نشان دهد.
به تعبیر دیگر ، رایانه فقط بله یا نه را می فهمد و نمی تواند حالات واسطه بین آن دو را بفهمد.در مقابل طرفداران هوش مصنوعی گفته اند هوش طبیعی (هوش انسان) هم بر پایه دستگاه دوگانی پدیده ها و امور مختلف را می فهمد؛ اگر سلولهای عصبی انسان را بررسی کنیم ، درمی یابیم فهم بشری بر حالت دوگانی استوار شده است و دستگاه عصبی مفاهیم و تصورات را به صورت حالات دوگانی تبدیل می کند.
در روش اکتشافی راههای متعددی برای حل مساله وجود دارد که اختیار یکی از آنها باز مجالی برای اختیار دیگر راهها باقی می گذارد و پیمودن یکی از آنها مانع از روی آوردن به بقیه نمی شود. در نتیجه ،برنامه هایی که راه حل تضمینی دارند جزو برنامه های رایانه ای به شمار نمی آیند.مثلا برنامه های حل معادلات درجه دوم جزو برنامه های رایانه ای به شمار نمی آید ؛ زیرا برای حل آن الگوریتم خاصی وجود دارد.برنامه های بازی شطرنج زمینه پر خیر و برکتی برای هوش مصنوعی بوده است ؛ زیرا روش شناخته شده ای برای تعیین بهترین حرکت در مرحله خاصی از این بازی وجود ندارد. زیرا اولا تعداد احتمالات موجود در هر حالتی تا حدی زیاد است که نمی توان جستجوی کاملی را انجام داد. ثانیا آگاهی ما از منطق حرکتهایی که بازیکنان انجام می دهند ، بسیار اندک است.
این ناآگاهی تا حدی به ناخودآگاهانه بودن این حرکتها برمی گردد و البته در برخی موارد هم بازیکنان از روی عمد منطق خود را آشکار نمی کنند.هربرت دریفوس یکی از مخالفان هوش مصنوعی با توجه به نکته فوق ادعا کرده است که هیچ برنامه ای برای رسیدن به سطح یک بازیگر خوب شطرنج وجود ندارد. اما ظهور برنامه های پیشرفته شطرنج از سال ۱۹۸۵ به بعد خطای ادعای دریفوس را روشن ساخت.
در عصر تکنولوژی رایانه و هنر تصویری , جایگاه هنر و هنرمند کجاست ؟
جایگاه هنر و هنرمند ، از دیرباز در سطحی فراتر از عموم مردم ، در هر جامعه بوده است . چشمان حیرت زده مردم ، درهر زمان و مکان، بیانگر اعجاب عمیق و شگفتی رفیعی است که بشر ، همواره درنگاه به سرانگشتان توانمند هنرمندان ابراز می داشته است . همان گونه که پس از رواج دستگاه های چاپ ، این تصوربه وجود آمد که دوران هنرمندان وهنرهای ظریف و نفیس به آخر رسیده است و هنر جزئی از صنعت وتحت کنترل صنعت گران است؛ والبته بطلان این تصور نیاز به گذشت زمان زیادی نداشت ؛ درآغاز قرن بیست ویکم و با گسترش ماشین های هوشمند این گمان قوت گرفته
که تولید آثارهنری ازسیطره ذهنی هنرمندان به زیر گوی ماوس گرفتار شده است ! روشن است که در خاطراندیشمندان هیچ گاه از ارزش و نفاست تابلوی مونالیزا کم نشد ، اگر چه این تابلو در تیراژهای میلیونی چاپ و تولید شد . چاپ در حوزه هنرهای دیداری و تصویری اگر تاثیری داشت ، همانا افزایش سرعت کپی برداری بود نه خلق و آفرینش آثار! به نظرمی رسد درک درست ماهیت
و چیستی رایانه و تکنولوژی IT ما را به همان جائی رهنمون شود که تجربه چاپ پیشتر رسانیده بود.
رایانه چیست ؟ رایانه ماشینی است که بدون احساس ملال و یکنواختی ، با سرعت و دقت فو
ق العاده ای عملیات از پیش طراحی شده و تعریف شده ای را انجام میدهد . به عنوان نمونه ماشینی که در بانک ها جهت محاسبات و نگهداری حساب ها وجود دارد ، اگر چه سرعت و دقت آن محل تردید و شبهه نیست اما جزهمان محاسبات و عملیات ، کار دیگری نمی تواند انجام بدهد ! همین گونه است ماشینی که نقشه بیت ها( BITMAP ) را شناسایی ، نمایش و تغییر میدهد و بنا بر این منطق امکان پویش ( اسکن ) ، اصلاح ( ادیت ) پردازش ( پروسس ) تصاویر را یافته است و یا برنامه ای که با روش برداری ، خلق تصاویر و نمادها و متون را فراهم میسازد . ساعت مچی دیجیتال ، ماشین تایپ الکترونیکی و … هرکدام نمونه های دیگری هستند از رایانه هایی که پیرامون ما را در بر گرفته اند .
امروز همه ما می دانیم که این ماشین ها بر اساس آنچه که برنامه نامیده میشود برای کار معینی قابل استفاده هستند . شاید مثال خیلی دلچسبی نباشد که بگوییم کارکرد هر برنامه مثل کارکرد سایر ابزارهاست ، پیچ گوشتی ، انبر دست ، اره و … هر کدام برای کار خاصی مورد استفاده اند و هیچ کس به صرف داشتن یک یا چند و حتی همه ابزار صنعتگر دانسته نمیشود . بنا بر همین قیاس میتوان هنرمندی را که صد البته از صنعتگری بسیار پیچیده تر است را مستقل از ابزار یا برنامه دانست ! از دیگر سو، صنعتگری استمرار مکرر یک پدیده معین در تیراژ و تعداد بسیار است . پس از طراحی و تحلیل ، در عمل هیچ اعمال نظر و سلیقه ای از سوی هیچ کس خارج از معیارهای بازار آزاد و رقابتی پذیرفته نیست . به گونه ای بنیانی ، جمله ” دلم میخواهد ” چنان منافاتی با فونداسیون محاسباتی و ساینتیفیک تکنولوژی دارد که به معنی نفی نظام رفیع فناوریهای مختلف و متنوع امروز میتواند باشد . این در حالیست که که بنیان هنر بر خواسته های دل انسان نهاده شده است .
برنامه ها و نرم افزارها از ویژگی دلخواهی ، که انگیزش بنیادین و آغازین یک اثر هنریست خالی اند . یک ماشین هر چقدر هوشمند باشد ، در یک دشت سر سبزیا گلستانی رنگارنگ و خوشبو ، سرمست و هیجانزده نمیشود و جوشش یک روح عصیانگرو ناراضی از وضع موجود و شتابان
به سوی وضعیت بهتر را از او نمیتوان انتظار داشت . هیچ ماشینی در صدد بر هم زدن نظم موجود ( برنامه ای که به آن داده شده است ) بر نمی آید . هیچ نرم افزاری تاب و توان آنرا ندارد که طرحی نو دراندازد و فلک را سقف بشکافد!
نتیجه بحث تا اینجا به صورت مجمل حاکی از این است که
رایانه یا کامپیوتر، فقط و فقط یک ماشین است به سان سایر ماشینها که از زمان اختراع چرخ تا امروزدر زندگی ما حضور پیدا کردند . بعضی از بین رفته اند و برخی تکمیل شدند و بعضی دیگر همچنان مانده اند .
همه ماشین ها توانائی انجام کارهائی را دارند که برای آنها ساخته شده اند و از برنامه های از پیش تعیین شده ای تبعیت میکنند .
از ویژگیهای ماشین سرعت و دقت و عدم ملال بر اثر تکرار و استمرار یک یا یک مجموعه فعالیت یکنواخت است . بر همین اساس بدنبال تنوع و اختلاف در روند نیست .
ماشین از احساس برخوردار نیست و وضعیت بهتر از وضع فعلی را درنمیابد .
در ادامه ویژگی اساسی هنر و همینطور ودیعه درونی هنر مند را مورد توجه قرار میدهیم : هنر در ذات خود توانائی خلق و آفرینش دارد . هنرمند خالق است خالق چیزی که وجود نداشته است و از ذهن هنرمند میجوشد وبه دنیا میاید . خلاقیت ، قابلیت منحصر به فرد هنرمند است . اینکه خلاقیت با کمک چه ابزاری موجودیت میگیرد یا با کدام یک از حواس آدمی قابل دسترسی و دریافت است موضوع دیگری است . پیانو، ویلون ، فلوت و … ماشین ها و ابزارهایی هستند که به تعداد بسیار زیادی وجود داشته و دارند اما کسانی مثل باخ و بتهوون و موتزارت توانسته انداز ترکیب این ماشین ها نغمه هایی باشکوه بیافرینند که شنونده را از زمین به ملکوت بکشاند . همین طور کلمات در هر جامعه به وفور بین افراد مبادله شده و میشود اما شکسپیر، مولوی ، فردوسی ، حافظ ، سعدی ، تی اس الیوت ، پروین اعتصامی و…. توانائی خلق و ایجاد مجموعه های معجزه آسای کلمات را داشته اند . در حوزه تصویر سازی هم قبلاٌ قلم مو و رنگ و طبیعت و … بوده اند اما ذهن خلاق و نبوغ ویژه ای بایسته بود تا آثار ون گوگ ، داوینچی ، پیکاسو، میکل آنژ ، کمال الملک و … را به پیش چشمان بشر بیاورد . کامپیوتر و نرم افزارهای آن نیز همین گونه اند .
اخلاق رایانه شاخه جدیدی از اخلاق است که به سرعت و به همراه رشد فن آوری رایانه ای در حال رشد و تغییر است. اصطلاح ” اخلاق رایانه” به هر دو تأویل گسترده و محدود گشوده شده است. به طور مثال، از یک سو اخلاق رایانه ممکن است به صورت بسیار محدود و به عنوان تلاشهای فیلسوفان حرفه ای برای اعمال نظریه های اخلاقی متعارف نظیر فایده گرایی کانت گرایی و یا اخلاق فضیلت محور به مضامین مربوط به کاربرد فن آوری رایانه قلمداد شود. از سوی دیگر، این اخلاق ممکن است در یک معنای گسترده به کار رود به طوری که شامل معیارهای فعالیت حرفه ای ، رمزهای ارتباط، ابعاد قانون رایانه، خط مشی عمومی ، اخلاق شرکت ها – حتی مضامین مشخصی در جامعه شناسی و روان شناسی رایانه- قلمداد شود. در کشورهای پیشرفته دنیا، “تحول اطلاعات” ابعاد بسیار از زندگی را تغییر داده –در بانکداری و تجارت، کار و اشتغال، مر
اقبت های پزشکی، دفاع ملی، حمل و نقل و سرگرمی.
در نتیجه، فن آوری اطلاعات بر زندگی جامعه، زندگی خانواده، رابطه های انسان، آموزش، آزادی، دموکراسی و غیره تاثیرات مثبت و منفی اعمال کرده است. اخلاق رایانه در گسترده ترین حالت می تواند به عنوان شاخه ای از اخلاق کاربردی در نظر گرفته شود که به مطالعه و تحلیل تاثیرات اخلاقی و اجتماعی فن آوری اطلاعات می پردازد. در سالهای اخیر، این عرصه تازه و دشوار منجر به ایجاد رشته های دانشگاهی تازه، همایش ها، کارگاه ها، سازمانهای حرفه ای، مواد برنامه های آموزشی، کتاب ها، مقاله های، مجله های و مراکز تحقیق شده است. در عصر شبکه گسترده جهانی (WWW)، اخلاق رایانه به سرعت تبدیل به اخلاق اطلاعات جهانی تبدیل می شود.دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰اخلاق رایانه به عنوان یک عرصه مطالعه در موسسه فن آوری ماساچوست در طی جنگ جهانی دوم ( اوایل دهه ۱۹۴۰) ریشه دارد. پرفسور “نوربرت وینر” در این موسسه به شکل گیری توپ ضد حملات هوایی کمک کرد که این توپ قابلیت از بین بردن هواپیماهای سریع جنگی را داشت. چالش مهندسی این پروژه باعث شده “وینر” و عده ای از همکارانش رشته تازه تحقیقاتی بوجود آورند که “وینر” آن را ” سایبرنتیک” (فرمانشناسی) نامید- علم نظام های بازخورد اطلاعات. مفاهیم سایبرنتیک، زمانی که با رایانه های دیجیتال در حال پیشرفت در آن زمان ترکیب می شود.
باعث شد “وینر” برخی استنتاجهای هوشمندانه اخلاقی درباره فن آوری را به وجود آورد که امروزه ما آن را ICT )فن آوری اطلاعات و ارتباطات) می نامیم. وی با فراست تبعات تحولی اجتماعی و اخلاقی را پیش بینی کرده بود برای مثال، در سال۱۹۴۸، او در کتاب خود تحت عنوان « سایبرنتیک : یا کنترل و ارتباط در ماشین و حیوان» چنین گفت : برای مدتها این امر برای من روشن بوده است که ماشین محاسبه بسیار سریع در اصل نظام عصبی مرکزی ایده آلی برای ماشینی جهت کنترل خودکار به حساب می آمد و نیازی نبود که ورودی و خروجی آن در قالب ارقام و اشکال باشد. این ماشین به ترتیب دریافتهای اعضای حسی مصنوعی همچون سلولهای فتوالکتریک یا دماسنج هستند و عملکرد موتورها یا سولنئید به حساب خواهد آمد. ما اکنون در مقام ساخت ماشین های مصنوعی در تمام سطح ظرافت و دقت عملکرد هستیم. مدت زمان بسیاری پیش از ناکازاکی و آگاهی عمومی درباره بمب اتمی، به ذهن من رسید که ما در حضور یک استعداد اجتماعی با اهمیت بسیار درباره خیر و شر هستیم.
در سال ۱۹۵۰ “وینر” کتاب شگفت انگیز خود را تحت عنوان « استفاده انسان
از انسان» منتشر کرد. اگرچه “وینر” در این کتاب از واژه “اخلاق رایانه” (که استفاده از آن دو دهه پیش رواج پیدا کرد) استفاده نکرد، اما وی یک بنیاد جامع و فراگیر تعریف کرد که امروزه به عنوان پایه و اساس قدرتمند تحقیق و تحلیل اخلاق رایانه مورد استناد قرار می گیرد.
موضوعات کتاب “وینر”عبارتند از: (۱) توصیفی از هدف زندگی انسان، (۲) چهار اصل عدالت، (۳) یک شیوه قدرتمند برای اخلاق کاربردی، (۴) بحث های بنیادی پرسش های اخ
لاق رایانه و مثالهایی از نمونه های اخلاق رایانه بنیاد اخلاق رایانه “وینر” بسیار جلوتر از زمان خود بود و واقعاً در طی چندین دهه نادیده گرفته شد. درنظر او ادغام فن آوری رایانه در جامعه درنهایت منجر به دوباره بنا کردن جامعه می شود . این امر نیازمند فرآیند چند بعدی است که دهه ها تلاش را طلب می کند و همه چیز را از ریشه تغییر می دهد. پروژه ای به این وسیعی الزاماً دربرگیرنده وظایف وچالش های گسترده و گوناگون است. کسانی که با این امور کار می کنند باید به تغییرات افراطی در محل کار خود سازگار باشند ، دولت باید قانونها و آیین نامه های تازه ای وضع کند، صنعت ها و تجارت ها باید سیاست ها و خط مشی های تازه ای ابداع کنند، سازمان های حرفه ای باید اصول تازه ای برای اعضاء خود به وجود آورند، جامعه شناسان و روانشناسان باید پدیده های اجتماعی و روانشناسی را مطالعه و درک کنند و فیلسوفان باید درمورد مفاهیم اخلاقی و اجتماعی قدیمی دوباره فکر کنند و این مفاهیم را دوباره تعریف کنند.دهه ۱۹۶۰در اواسط دهه ۱۹۶۰ “دون پارکر” از SRI اینترنشنال موسسه تحقیق استنفورد در منلو پارک، کالیفرنیا آغاز به بررسی استفاده غیر اخلاقی و غیر قانونی از رایانه توسط متخصاص رایانه کرد.
پارکر می گوید به نظر می رسد که زمانی که مردم به مرکز رایانه وارد می شوند اخلاق را پشت سر خود جای می گذارند و به نوعی آن را نادیده می گیرند.[رجوع شود به فودور و بینام، ۱۹۹۲] او
نمونه های جرم های رایانه ای و دیگر فعالیتهای رایانه ای غیر اخلاقی را جمع کرده بود. وی در سال ۱۹۶۸ کتابی را تحت عنوان « قانونها و اخلاقیات در فرآیند اطلاعات” منتشر کرد و اولین اصول رفتار حرفه ای را برای انجمن ماشین آلات محاسبه ای به وجود آورد.