تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
روانشناسی تربیتی چیست و معرفی منابع روانشناسی تربیتی و کاربرد آن - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir)
+-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: دانشگاه جامع علمی و کاربردی (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=7)
+--- موضوع: روانشناسی تربیتی چیست و معرفی منابع روانشناسی تربیتی و کاربرد آن (/showthread.php?tid=79712)



روانشناسی تربیتی چیست و معرفی منابع روانشناسی تربیتی و کاربرد آن - hhiran - 02-09-2023

روانشناسی تربیتی و کاربرد آن در آموزش چیست؟
روانشناسی تربیتی به مطالعه عملیات و فرآیندهای مرتبط با یادگیری و تربیت افراد می‌پردازد. این حوزه تلاش می‌کند تا نحوه‌ی یادگیری افراد، فرایندهای آموزشی، و تفاوت‌های فردی در فرآیند یادگیری را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. هدف اصلی این علم، درک چگونگی انتقال اطلاعات جدید به افراد و نیز نحوه‌ی نگه‌داری و به‌کارگیری این اطلاعات توسط آنها است. به طور کلی، روانشناسی تربیتی تلاش می‌کند تا بهبود فرآیندهای آموزش و یادگیری را از طریق درک بهتر رفتارهای انسانی در زمینه تعلیم و تربیت ارتقاء دهد.
[تصویر:  %D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C-1024x287.png]
روانشناسی تربیتی چیست؟
روانشناسی تربیتی یک شاخه از علم روانشناسی است که به مطالعه فرآیندهای یادگیری و تربیت افراد می‌پردازد. این حوزه نه تنها به فرآیندهای یادگیری در دوران کودکی و نوجوانی توجه دارد، بلکه همچنین فرایندهای اجتماعی، عاطفی و شناختی را که در طول عمر انسان در یادگیری نقش دارند، بررسی می‌کند. روانشناسی تربیتی شامل تعدادی زیرشاخه دیگر از روانشناسی نیز می‌شود، از جمله روانشناسی رشد، روانشناسی رفتاری و روانشناسی شناختی. این حوزه هدف دارد تا با درک عمیقتری از رفتارها و روندهای یادگیری، بهبود فرآیندهای آموزش و تربیت را ترویج کرده و به بهبود کیفیت تعلیم و تربیت کمک کند.
منابع ارشد روانشناسی تربیتی
منابع ارشد روانشناسی تربیتی برای دانشجویان و پژوهشگران این رشته بسیار مهم و حیاتی هستند. این منابع به آنها امکان می‌دهند تا مفاهیم پیشرفته‌تری در زمینه‌های مختلف روانشناسی تربیتی بیاموزند و تحقیقات علمی خود را توسعه دهند. در زیر به برخی از منابع ارشد معتبر و معروف در حوزه روانشناسی تربیتی اشاره می‌شود:
1. **کتاب "روانشناسی تربیتی" تألیف "انیتا وولفولکیل" و "الین روزنفلد"**: این کتاب به عنوان یکی از منابع معتبر در زمینه روانشناسی تربیتی شناخته می‌شود و مفاهیم مهمی را در این حوزه پوشش می‌دهد.
2. **کتاب "مبانی روانشناسی تربیتی" تألیف "جان اسنو"**: این کتاب به عنوان یک منبع اصلی برای دوره‌های مقدماتی روانشناسی تربیتی و مبانی آن شناخته می‌شود و مفاهیم اساسی را مطرح می‌کند.
3. **کتاب "تعامل اجتماعی و توسعه کودکان" تألیف "ورنون ریفه"**: این کتاب به موضوع تعامل اجتماعی در توسعه کودکان می‌پردازد و به تحقیقات و تجارب علمی در این زمینه می‌پردازد.
4. **کتاب "آزمون‌ها و اندازه‌گیری در روانشناسی تربیتی" تألیف "جورج م. مادن"**: این کتاب به مبانی آزمون‌ها و اندازه‌گیری در حوزه روانشناسی تربیتی می‌پردازد و روش‌ها و ابزارهای مختلف اندازه‌گیری را بررسی می‌کند.
5. **کتاب "تحقیق در روانشناسی تربیتی" تألیف "جان اسنو"**: این کتاب به تحقیقات علمی در حوزه روانشناسی تربیتی و روش‌های تحقیق در این زمینه می‌پردازد.
6. **مجلات علمی معتبر**: مجلاتی همچون "روانشناسی تربیتی و علوم تربیتی" (Educational Psychology and Educational Sciences) و "روانشناسی آموزشی" (Educational Psychology) منابع بسیار ارزشمندی برای دسترسی به تحقیقات و مقالات جدید در حوزه روانشناسی تربیتی هستند.
این منابع تنها یک بخش کوچک از منابع موجود در حوزه روانشناسی تربیتی هستند. دانشجویان و پژوهشگران می‌توانند با مطالعه این منابع و جستجوی مکمل در منابع دیگر، تفهیم عمیق‌تری از این حوزه را بدست آورند و به تحقیقات خود ادامه دهند.
چشم اندازهای اصلی روانشناسی تربیتی
در زمینه روانشناسی تربیتی، محققان متعددی دیدگاه‌های مختلفی را برای بررسی مسائل موردنظر در نظر می‌گیرند. این دیدگاه‌ها به عوامل متنوعی تمرکز دارند که تأثیر گذار بر فرآیند یادگیری افراد می‌باشند، از جمله رفتارهای آموخته شده، شناخت، تجربیات، و عوامل دیگر.
چشم انداز رفتاری
در دیدگاه رفتاری، تمامی رفتارها از طریق فرآیند شرطی‌سازی یادگرفته می‌شوند. روانشناسانی که از این دیدگاه استفاده می‌کنند، به‌طور کامل به اصول شرطی‌سازی متکی هستند و تلاش می‌کنند تا نحوه یادگیری را از این منظر توضیح دهند.
به عنوان مثال، معلمان ممکن است با ارائه نشانه‌هایی به دانش‌آموزان، ایجاد جوایزی برای یادگیری مطلوب را فراهم کنند که می‌تواند با موارد مورد علاقه‌ی دانش‌آموزان، مانند اعطای نمره‌های خوب یا ارائه امتیازات مثبت تعویض شود. دیدگاه رفتاری بر مبنای این تئوری عمل می‌کند که افراد یاد می‌گیرند وقتی برای رفتارهای مطلوب جوایز دریافت می‌کنند و به علت رفتارهای ناپسند مجازات می‌شوند.
اگرچه چنین رویکردهایی ممکن است در برخی موارد مفید باشند، اما از آن‌جایی که ناتوان در درک جنبه‌هایی نظیر نگرش‌ها، احساسات، و انگیزه‌های داخلی برای یادگیری می‌باشد، این دیدگاه رفتاری انتقادهایی نیز دریافت کرده است.
چشم انداز توسعه
چشم‌انداز توسعه در زمینه روانشناسی تربیتی به بررسی نحوه دستیابی کودکان به مهارت‌ها و دانش‌های جدید در طی فرآیند رشد تمرکز دارد. این مسئله به مراحل شناختی شناخته شده در رشد کودکان، به عنوان یکی از نمونه‌های تئوری‌های مهم در این زمینه، مثل تئوری ژان پیاژه، اهمیت می‌دهد که به بررسی چگونگی توسعه فکری کودکان می‌پردازد.
با درک نحوه تفکر کودکان در مراحل مختلف رشد، روانشناسان تربیتی قادرند درک کنند که کودکان در هر مرحله از رشد به چه مواردی توانایی دارند. این درک می‌تواند به مربیان و معلمان کمک کند تا روش‌های آموزشی و محتواهای آموزشی مناسبی را تدوین و ارائه دهند که به بهترین نحو برای گروه‌های سنی خاص مورد استفاده قرار گیرد.
دیدگاه شناختی
در دهه‌های اخیر، دیدگاه شناختی در زمینه روانشناسی تربیتی به طور گسترده‌ای شناخته و تبحر یافته است، به ویژه به دلیل تمرکز بر نقش عواملی مانند خاطرات، باورها، احساسات و انگیزه‌ها در فرآیند یادگیری. این نظریه، از ایده‌ی اصلی پشت یادگیری توسط فرد حمایت می‌کند، به این معنا که انگیزه و انگیزه ذاتی فرد برای یادگیری اهمیت دارد، نه تنها پاداش‌های خارجی.
دیدگاه شناختی در روانشناسی تربیتی به عنوان هدف اصلی دارد که چگونگی فرآیندهای تفکر، یادگیری، یادآوری و پردازش اطلاعات توسط افراد را درک کند. روانشناسان تربیتی با دستیابی به این درک، تمایل دارند بفهمند چگونه کودکان انگیزه برای یادگیری می‌گیرند، چگونه اطلاعاتی که یاد می‌گیرند را به یاد می‌آورند، و چگونه مسائل و چالش‌ها را حل می‌کنند.
رویکرد سازه گرایی
رویکرد سازه‌گرایی یکی از جدیدترین نظریه‌های یادگیری است که تمرکز اصلی آن بر روی چگونگی ساختار دانش ما از جهان است. در این دیدگاه، تأثیرات اجتماعی و فرهنگی که بر یادگیری ما اثر می‌گذارد، به عنوان مهمترین عوامل مورد توجه قرار می‌گیرد. طرفداران رویکرد سازه‌گرایی معتقدند که دانشی که فرد از پیش دارد، بیشترین تأثیر را بر نحوه یادگیری اطلاعات جدید دارد.
در این رویکرد، اعتقاد به وجود یک ساختار پیشین دانش در افراد وجود دارد و دانش جدید تنها به عنوان یک افزایش و توسعه در دسته‌بندی‌ها و افکار موجود در ذهن فرد در نظر گرفته می‌شود. به عبارت دیگر، دانش جدید توسط اندیشه‌ها و دانش قبلی فرد شکل می‌گیرد و در این رویکرد به فرآیند ساختاردهی دانش توجه زیادی شده است.
چشم انداز تجربی
دیدگاه تجربی به این اعتقاد تأکید می‌کند که تجارب زندگی شخصی فرد تأثیر بسزایی در درک و یادگیری اطلاعات جدید از او دارد. این رویکرد، با در نظر گرفتن تجربیات فرد، افکار و احساسات او، به طور مشابه به دیدگاه‌های سازه‌گرایی و شناختی نزدیک است. این رویکرد اجازه می‌دهد که به جای تصور اینکه اطلاعات به طور مستقیم و بدون تأثیر در مورد فرد منتقل می‌شوند، معنا و تفسیر شخصی فرد در مورد چیزی که در حال یادگیری آن است، مورد توجه قرار گیرد.
موضوعات مورد علاقه
یک روانشناس آموزشی عمیق‌تر به مسائل متعددی مرتبط با فرآیند یادگیری می‌پردازد تا بتواند به بهبود آموزش و یادگیری کمک کند و نیازهای فردی دانش‌آموزان را بهتر درک کند. این مسائل شامل موارد زیر می‌شوند:
1. **فناوری آموزشی**: بررسی نقش و اثرات انواع مختلف فناوری در فرآیند آموزش و یادگیری، از جمله نرم‌افزارها، ابزارهای آموزشی مبتنی بر وب، و روش‌های آموزشی مبتنی بر تکنولوژی.
2. **طراحی آموزشی**: توسعه مواد آموزشی مناسب با تأکید بر روش‌ها و استراتژی‌های طراحی مناسب برای انتقال اطلاعات و مهارت‌های آموزشی به دانش‌آموزان.
3. **آموزش تخصصی**: ارائه آموزش‌های تخصصی و ویژه برای دانش‌آموزانی که به تفکر و یادگیری تخصصی نیاز دارند، به عنوان مثال، دوره‌های آموزشی مرتبط با علوم، هنرها، یا صنایع مختلف.
4. **تدوین برنامه درسی**: طراحی و تدوین برنامه‌های درسی با تأکید بر اهداف آموزشی و انتقال محتواهای آموزشی به شیوه‌های موثر.
5. **یادگیری سازمانی**: مطالعه نحوه یادگیری و توسعه مهارت‌ها در محیط‌های سازمانی، به منظور بهبود کارایی و توانمندی‌های اعضای یک سازمان.
6. **استعدادهای درخشان**: شناسایی و حمایت از دانش‌آموزانی که به عنوان استعدادهای درخشان در زمینه‌های مختلف شناخته می‌شوند و توسعه مهارت‌های آنها.
مشاغل روانشناسی تربیتی
مشاغل در زمینه روانشناسی تربیتی گسترده و متنوع هستند. روانشناسان آموزشی با افراد مختلف در محیط‌های آموزشی و یادگیری همکاری می‌کنند تا به بهبود فرآیند یادگیری و توسعه مهارت‌های آموزشی و ارتقاء عملکرد افراد کمک کنند. برخی از مشاغل معمول در این زمینه عبارتند از:
1. **مشاور آموزشی**: مشاوران آموزشی با دانش آموزان، معلمان، والدین و دیگر اعضای جامعه مدرسه همکاری می‌کنند تا مشکلات یادگیری و رفتاری را شناسایی کرده و راه‌حل‌هایی برای حل آنها ارائه دهند.
2. **معلم یا استاد**: برخی از روانشناسان آموزشی به عنوان معلم در مدارس یا استاد در دانشگاه‌ها فعالیت می‌کنند و مواد آموزشی را ارائه می‌دهند.
3. **توسعه‌دهنده برنامه درسی**: ایجاد و توسعه برنامه‌های درسی مناسب با توجه به اهداف آموزشی و نیازهای دانش‌آموزان و معلمان.
4. **پژوهشگر در عرصه آموزش**: روانشناسان آموزشی می‌توانند تحقیقات خود را در زمینه‌های مختلف آموزش و یادگیری انجام دهند، از جمله تأثیرات فناوری آموزشی، مهارت‌های تدریس معلمان، و بهبود سیاق‌های آموزشی.
5. **مدیریت مدرسه**: برخی روانشناسان آموزشی به عنوان مدیران مدارس یا مراکز آموزشی فعالیت می‌کنند و در تصمیم‌گیری‌ها و اداره روند آموزشی نقش دارند.
6. **توسعه‌دهنده سیاق‌های آموزشی**: طراحی و توسعه محتواها و سیاق‌های آموزشی مناسب برای موسسات و سازمان‌های آموزشی.
7. **مشاور تحصیلی**: راهنمایی دانش‌آموزان و دانشجویان در انتخاب رشته‌ها و مسیرهای تحصیلی مناسب برای آنها.
8. **مشاور رشد شخصی**: کمک به افراد در توسعه مهارت‌ها و رشد شخصی خود.
مشاغل در زمینه روانشناسی تربیتی افراد را قادر می‌سازند تا در بهبود فرآیند یادگیری و توسعه افراد به عنوان اعضای موثر جامعه مشارکت کنند.
[تصویر:  %D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%B3-%D9%88-%D8%B6%D...%DB%8C.png]
تاریخ روانشناسی تربیتی
روانشناسی تربیتی به عنوان یک زیرشاخه نسبتاً جوان از روانشناسی در دنیای علمی ظهور کرده و در دهه‌های اخیر رشد چشمگیری را تجربه کرده است. در آغاز، روانشناسی به عنوان یک علم جداگانه مورد توجه نبود و علاقه به مطالعه رفتارها و فرآیندهای روانی در زمینه آموزش و تربیت بیشتر توسط فیلسوفان و پژوهشگران تربیتی تقویت می‌شد.
یکی از پیشروان این حوزه، یوهان هربارت، که به عنوان "پدر روانشناسی تربیتی" شناخته می‌شود، به اهمیت علاقه دانش‌آموزان به موضوعات در فرآیند یادگیری تأکید داشت. او معتقد بود که علاقه فرد به یادگیری تأثیر فوق‌العاده‌ای در نتیجه یادگیری دارد و معلمان باید در تصمیم‌گیری‌های آموزشی‌شان این نکته را مد نظر داشته باشند. بعداً، ویلیام جیمز، روانشناس و فیلسوف معروف، نقش مهمی در توسعه این حوزه داشت.
یکی دیگر از روانشناسان تأثیرگذار در این زمینه، آلفرد بینه، روانشناس فرانسوی بود که در طراحی و توسعه تست‌های مشهور ضریب هوشی خود مشغول به کار بود. این تست‌ها در ابتدا برای کمک به دولت فرانسه در تشخیص کودکانی که با تاخیر رشد روبه‌رو بودند و ارائه برنامه‌های آموزش ویژه برای آنها طراحی شده بود.
در ایالات متحده، جان دیویی نقش بسزایی در توسعه آموزش و پرورش داشت. او آموزه‌های پیشرفته‌ای را جلب کرد و معتقد بود که مدارس باید بیشتر بر روی رشد فردی و توسعه دانش‌آموزان تمرکز کنند تا از تعلیم و تربیت سنتی بیرون بروند.
این مشغولیت‌ها و تجارب تاریخی به روانشناسی تربیتی اهمیت و ارزش بیشتری بخشیده و این حوزه را به یک زمینه تحقیقاتی و علمی مستقل تبدیل کرده است.
سبکهای یادگیری و تفکر: شناختی، عاطفی و فیزیولوژیکی
سبک‌های یادگیری، تفاوت‌هایی در رویکردها، روش‌ها و ترجیحات افراد در فرآیند یادگیری را نشان می‌دهند. این تفاوت‌ها شامل توانایی‌های ذهنی، روش‌های آموختن، سبک یادگیری، سرعت و نحوه پردازش اطلاعات، علاقه و انگیزه نسبت به یادگیری می‌شوند. در نتیجه، در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی در آموزش و تطبیق با ویژگی‌های خاص هر فرد، یکی از وظایف مهم معلمان و مربیان است.
سبک‌های یادگیری به عنوان رویکردها یا روش‌هایی توصیف می‌شوند که یادگیرنده در فرآیند یادگیری خود از آنها استفاده می‌کند. این سبک‌ها می‌توانند شامل رویکردهای شناختی، عاطفی و فیزیولوژیکی باشند. برخلاف هوش و استعداد که توانمندی‌های فردی هستند، سبک یادگیری تعیین کننده نهایی موفقیت نیست.
سبک یادگیری به این اشاره می‌کند که یادگیرنده چگونه اطلاعات را دریافت، پردازش و به خاطر می‌سپارد، نه اینکه چقدر در یادگیری موفق است. به عبارت دیگر، این مفهوم بیشتر به روش و راهبرد یادگیری اشاره دارد.
سبک یادگیری شناختی به معنای روشی است که یادگیرنده از آن برای پردازش اطلاعات استفاده می‌کند. این سبک شناختی مهم‌ترین پایه سایر سبک‌های یادگیری است و تأثیر بسزایی در نحوه مشاهده، تفکر و حل مسائل دارد. از این رو، سبک شناختی زیرساخت و اساس سبک یادگیری به حساب می‌آید.
انواع سبک های یادگیری:
سبک‌های یادگیری متنوعی وجود دارند، که هر کدام تأثیرات خاصی بر روند یادگیری افراد دارند:
1. **سبک یادگیری شناختی:** این سبک مرتبط با رویکردها و روش‌های ذهنی یادگیرنده است. افراد با این سبک تمایل دارند موضوعات را به دقت ادراک کنند، اطلاعات را به خاطر بسپارند، به تفکر و تحلیل عمیق بپردازند و مسائل را با دقت حل کنند.
2. **سبک یادگیری عاطفی:** این سبک مربوط به ویژگی‌های شخصیتی و احساسی یادگیرنده است. افراد با این سبک ممکن است پشتکار بیشتری داشته باشند، به تنهایی یا با دیگران کار کنند، و واکنش‌های هیجانی قوی‌تری نسبت به یادگیری داشته باشند. همچنین ممکن است به عوامل انگیزشی خارجی حساس باشند.
3. **سبک یادگیری فیزیولوژیکی:** این سبک مرتبط با واکنش فیزیکی یادگیرنده به محیط است. افراد با این سبک ممکن است ترجیح دهند مطالعه را در زمانهای خاصی انجام دهند مثلاً شب یا روز، یا در محیطهای خنک یا گرم. همچنین ممکن است ترجیح دهند به توضیحات شفاهی معلم گوش دهند به جای خواندن متون.
ترکیب مختلفی از این سبک‌ها ممکن است در هر فرد وجود داشته باشد و این ترکیب می‌تواند تجربه یادگیری او را تحت تأثیر قرار دهد. این مطالب می‌تواند معلمان و مربیان را در انتخاب روش‌های آموزشی و تطبیق آموزش به نیازهای یادگیرندگان کمک کند.
سبک های یادگیری شناختی
سبک‌های یادگیری شناختی به دو دسته مختلف تقسیم می‌شوند:
1. **سبک‌های شناختی وابسته به زمینه:** در این سبک، تأثیر موضوع یادگیری و زمینه‌های محیطی بر یادگیرنده بسیار قوی است. افراد با این سبک نسبت به موضوع یادگیری و شرایط محیطی بیشتر حساسیت دارند. آن‌ها معمولاً مسائل را به عنوان یک ترکیب کلی می‌بینند و تفکیک بین عناصر مختلف آنها برایشان مشکل است. این افراد به عنوان "کلی‌نگر" شناخته می‌شوند و می‌توانند به راحتی با تغییرات در زمینه‌ها سازگار شوند. برخی از شغل‌های اجتماعی ممکن است به این دسته از افراد بیشتر بخوانند، مثلاً شغل‌های مرتبط با علوم اجتماعی.
2. **سبک‌های شناختی نابسته به زمینه:** در این سبک، تأثیر زمینه و شرایط محیطی بر یادگیرنده بسیار کمتر است یا اصلاً تأثیر ندارد. افراد نابسته به زمینه به راحتی می‌توانند محرک‌ها را از محیط جدا کنند و بیشتر به تحلیل و تفکیک جزئیات اطلاعات تمرکز کنند. این افراد به عنوان "تحلیلی‌نگر" یا "جزئی‌نگر" شناخته می‌شوند و به تحلیل دقیق و تفکیک عناصر مختلف ترجیح می‌دهند. افراد با این سبک معمولاً در شغل‌هایی که نیاز به تفکیک و تجزیه و تحلیل دقیق داده‌ها دارند، مثل اخترشناسی و مهندسی، موفق عمل می‌کنند. آنها ممکن است ترجیح دهند به تنهایی کار کنند و بتوانند بدون تداخل با دیگران تلاش‌های خود را انجام دهند.
فرق این دو گروه به لحاظ برخورد با محیط:
تفاوت بین این دو گروه از نظر برخورد با محیط به شرح زیر است:
**گروه وابسته به زمینه:**
افراد وابسته به زمینه تمایل دارند به دیگران متمایل شوند و از تعامل اجتماعی لذت ببرند. آنها می‌پسندند شغل‌ها و فعالیت‌هایی را انتخاب کنند که ایجاد روابط انسانی و تعامل با دیگران را می‌طلبد. معلمی یکی از مشاغلی است که توجه افراد این گروه را جلب می‌کند، زیرا در آن نیاز به برقراری ارتباط با دانش‌آموزان و همکاران دارند. موضوعات درسی که این افراد انتخاب می‌کنند، معمولاً با مسائل مرتبط با انسان‌ها و جوانان و اجتماع دارند.
**گروه نابسته به زمینه:**
افراد نابسته به زمینه ترجیح می‌دهند شغل‌ها و فعالیت‌هایی را انتخاب کنند که نیاز چندانی به تعامل اجتماعی ندارند و می‌توانند به تنهایی در آنها فعالیت کنند. مثلاً شغل‌هایی که بیشتر به تحلیل دقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط با مسائل فیزیکی و علمی می‌پردازند، مانند مهندسی و ستاره‌شناسی. این افراد ترجیح می‌دهند به تنهایی کار کنند و ممکن است هدف‌های خود را خود تعیین کنند. موضوعات درسی که این افراد انتخاب می‌کنند، معمولاً با مسائلی که ارتباط مستقیم با انسان‌ها ندارند، مانند ریاضیات و علوم طبیعی، مرتبط هستند.
فرق این دو گروه به لحاظ فعالیت های تحصیلی:
تفاوت بین این دو گروه از نظر فعالیت‌های تحصیلی به شرح زیر است:
**گروه وابسته به زمینه:**
افراد وابسته به زمینه ترجیح می‌دهند در گروه‌ها و با دیگران کار کنند. آنها از تعامل با معلم و همکلاسی‌های خود لذت می‌برند و از همکاری با دیگران برای حل مسائل و یادگیری استفاده می‌کنند. این افراد ممکن است به تقویت‌های بیرونی نیاز داشته باشند تا بتوانند در تحصیلات بهره‌وری داشته باشند. انگیزه‌شان به وسیله انگیزه‌ها و پاداش‌های بیرونی تقویت می‌شود و به هدایت و راهنمایی معلم نیاز دارند. این افراد به مواد درسی و محتوای سازمان‌یافته توسط دیگران بهتر پاسخ می‌دهند.
**گروه نابسته به زمینه:**
افراد نابسته به زمینه تنها کار کردن را ترجیح می‌دهند و قادرند کوشش‌های خود را به تنهایی در جهت انجام پروژه‌ها و حل مسائل سازمان‌دهند. آنها معمولاً هدف‌های خود را به تنهایی تعیین می‌کنند و انگیزه‌شان بیشتر به نوع درونی است. این افراد ممکن است به تدریس مستقل، پژوهش‌های تکمیلی، یا حتی کارهای مستقل در حوزه‌های علمی علاقه داشته باشند. آنها به تدریس و محتوای آموزشی ساخته شده توسط دیگران کمتر وابسته‌اند و به تنهایی می‌توانند تلاش کنند و اهداف خود را دنبال کنند.