تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum
(THE FIUTE PIAYER(Short story - نسخه‌ی قابل چاپ

+- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir)
+-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1)
+--- انجمن: زبان های خارجی (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=60)
+---- انجمن: زبان انگلیسی (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=10)
+---- موضوع: (THE FIUTE PIAYER(Short story (/showthread.php?tid=44810)



(THE FIUTE PIAYER(Short story - محدثه اصغری - 11-09-2020

پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت ومدیریت_دپارتمان زبانهای خارجی: http://kishindustry.com


THE FLUTE PLAYER

Tom was very brave and intelligent. One day, while playing, he went far into the forest. Just then a jackal saw him. He decided to eat the boy and came in his way.

When Tom saw that he had no way to save himself, he said to the jackal, "Brother, I am not afraid of death but I want to die peacefully. So, I want to play my flute and dance to its tune. Then you can eat me."

The jackal permitted him. As soon as, Tom started playing his flute, his dog came running. The dog saw the jackal and leapt on it.

The jackal ran for his life. Tom returned home with his dog.



نوازنده ی فلوت

تام خیلی شجاع و باهوش بود. یک روز، هنگام بازی، دور شده و به جنگل رفته بود. همین موقع بود که شغال او را دید. شغال تصمیم گرفت که پسر را بخورد و سر راه او قرار گرفت. 

هنگامی تام شغال را دید که راهی برای نجات خود نداشت و به شغال گفت: من از مرگ ترسی ندارم اما میخواهم در آرامش بميرم. پس، من می‌خواهم فلوت خود را بنوازم و با آن برقصم. سپس تو میتوانی مرا بخوری.

شغال به او اجازه داد. تام بسرعت شروع به نواختن فلوتش کرد و سگش دوید. سگ شغال را دید و روی او پرید. 

شغال برای نجات جان خود فرار کرد. و تام همراه سگش به خانه برگشتند.