(Cookies for students(short story - نسخهی قابل چاپ +- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir) +-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1) +--- انجمن: زبان های خارجی (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=60) +---- انجمن: زبان انگلیسی (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=10) +---- موضوع: (Cookies for students(short story (/showthread.php?tid=44792) |
(Cookies for students(short story - Monabahrami - 10-09-2020 پردیس فناوری کیش_طرح مشاوره متخصصین صنعت ومدیریت _دپارتمان زبانهای خارجی:http://kishindustry.com Cindy's teacher was Mrs. Jones. Mrs. Jones was old. But she didn't walk slow. She walked fast. She didn't have white hair. She had black hair. She wasn't bent over. Her back was straight. All the students liked Mrs. Jones. They especially liked her on Friday. On Friday she brought cookies to class. She gave cookies to all the students. The cookies were delicious. All the students liked the cookies. All the students ate the cookies. Today was Friday. Mrs. Jones gave cookies to all the students. All the students said thank you. Then they ate the cookies. But Cindy didn't eat her cookie. Mrs. Jones asked, "Why aren't you eating your cookie, Cindy?" She said, "I'm not eating my cookie because I will take it home. I will share it at home with my sister." Mrs. Jones said, "You're so sweet. Here's a cookie for your sister." معلم سیندی خانم جونز بود. خانم جونز پیر شده بود. اما او آهسته راه نمی رفت. سریع راه می رفت. موهای سفید نداشت. موهایش سیاه بود. خم نشده بود. پشتش صاف بود. همه دانش آموزان خانم جونز را دوست داشتند. آنها مخصوصاً روز جمعه او را دوست داشتند. روز جمعه او کلوچه ها را به کلاس آورد. او به همه دانش آموزان کوکی داد. کلوچه ها خوشمزه بودند. همه دانش آموزان کوکی ها را دوست داشتند. همه دانش آموزان کلوچه ها را خوردند. امروز جمعه بود. خانم جونز به همه دانشجویان کوکی می داد. همه دانش آموزان گفتند متشکرم سپس آنها کلوچه ها را خوردند. اما سیندی کلوچه اش را نخورد. خانم جونز پرسید ، "چرا کوکی خود را نمی خورید ، سیندی؟" وی گفت: "من کوکی خود را نمی خورم زیرا آن را به خانه می برم. من آن را در خانه با خواهرم به اشتراک خواهم گذاشت." خانم جونز گفت: "تو خیلی شیرین هستی. این یک کوکی برای خواهرت است."
|