معرفی کتاب جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ - نسخهی قابل چاپ +- تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum (http://forum.kishtech.ir) +-- انجمن: پردیس فناوری کیش (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=1) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://forum.kishtech.ir/forumdisplay.php?fid=5) +--- موضوع: معرفی کتاب جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ (/showthread.php?tid=32431) |
معرفی کتاب جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ - motlagh - 02-08-2019 پردیس فناوری کیش_طرح ملی مشاوره متخصصین صنعت و مدیریت_گروه فرهنگ ،یادگیری و رقابت: کتاب جاناتان مرغ دریایی رمانی کوتاه ولی بسیار پرمعنا و خواندنی اثر ریچارد باخ، خلبان و نویسنده آمریکایی است که در سال ۱۹۷۰ منتشر شده است. قبل از هرچیز باید اشاره کنیم که معرفی کتاب جاناتان مرغ دریایی بر اساس ترجمه کاوه میرعباسی (نشر نی) است و رمان تنها سه بخش دارد. اما چندی پیش، نویسنده کتاب، ریچارد باخ بنابر دلایلی ادامه رمان را نوشت و بخش چهارمی هم از به کتاب خودش اضافه کرد. در ابتدای کتاب آمده است: نقلقول: پیشکش به جاناتان مرغ دریایی راستین، که درون همگیمان میزید.خلاصه داستان جاناتان مرغ دریایی این کتاب در مورد جاناتان لیوینگستون، یک مرغ دریایی است که دوست ندارد مثل هزاران مرغ دریایی دیگر فقط به فکر خوردن و خوابیدن و گذران زندگی باشد. جاناتان میخواهد به شکل حرفهای پرواز را یاد بگیرید. به همین خاطر دور از دیگران مراغ دریایی، تنها به تمرین مشغول است. در قسمتی از متن کتاب میخوانیم: نقلقول: اغلب مرغهای دریایی دغدغهشان فقط این است که ابتداییترین شیوههای پرواز را یاد بگیرند: چگونه خود را از کرانه به خوراک برسانند و برگردند. برای اغلب مرغهایی دریایی، سیر کردن شکم بر اشتیاق به پرواز میچربد. اما برای این مرغ دریاییِ خاص، خوردن مهم نبود، بلکه به پرواز اهمیت میداد. بیش از هر چیز دیگر در دنیا. جاناتان لیوینگستون شیفتهی پرواز بود.مدتی بعد جاناتان متوجه میشود که دیگران به شکل عجیبی به او نگاه میکنند و تلاشهای او برای یادگیری پرواز را درک نمیکنند. حتی پدر و مادرش هم نگران او میشوند که فقط تمرین میکند و هیچ غذا نمیخورد و یک مشت پر و استخوان شده است. از جاناتان میخواهند که همرنگ جماعت باشد و مانند دیگران زندگی کند. اما جاناتان هدف والاتری دارد و در جواب مادرش چنین میگوید: نقلقول: باکم نیست که یک مشت پر و استخوان بیشتر نباشم، مادر. فقط میخواهم بدانم در هوا چه کاری ازم برمیاد و چه کاری ازم ساخته نیست، همین و بس. جز این خواستهای ندارم.جاناتان هر روز با شوق بیشتر تمرین و انوع تکنیکهای پرواز را کشف میکرد. اما یک روز ارشد گله او را به وسط مرغان دریایی که برای شورای بزرگ دور هم جمع شده بودند فراخواند و گفت: |