تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum

نسخه‌ی کامل: بررسی بازی Death Stranding؛ لذت یک تجربه جدید!
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
هیدئو کوجیما با بازی دث استرندینگ توانسته است  تا درکنار خلق اثری که پیش از این نمونه‌ آن را ندیده‌ایم، درنهایت محصولی با کیفیت را هرچند برخلاف باب میل برخی گیمرها روانه بازار کند.

[تصویر:  Y3tlJj2o]
همیشه در هر صنعتی قدم گذاشتن در مسیر نوآوری ریسک زیادی را به همراه دارد. اینکه سال‌ها مدیومی یکسان را با شاخ و برگ دادن روانه‌ی بازار کنید و هرسال میلیون‌ها دلار پول را به جیب بزنید طبیعتا انتخاب آسانی است. ولی هر صنعتی نیاز به تغییرات دارد و گاهی این تغییرات باب میل خیلی‌ها نیست. هیدئو کوجیما با بازی دث استرندینگ (Death Stranding) و شعار اتصال دوباره یک دنیای ویران شده، سعی دارد تا اثر اکشن ماجراجویی متفاوتی را خلق کند؛ اثری که درنهایت به محصولی کاملا سلیقه‌ای تبدیل شده است و می‌تواند برخی را سرگرم کند و از طرفی شاید حوصله‌ی طیف دیگری از گیمرها را آنقدر سر ببرد که درنهایت دیسک را از کنسول خارج کنند و با پاک کردن بازی خودشان را راحت کنند.

بررسی بازی Death Stranding

کوجیما بارها تاکید کرده است که در بازی جدید خود در حال تعریف یک سبک جدید است. سبکی که برخلاف عناوین مرسوم حال حاضر، بیشتر بر روی ارتباط بین گیمر‌ها تاکید دارد. حالا یا از لحاظ داستانی و یا از نظر مکانیک‌های گیم پلی؛ باید بگویم که بازی سبک جدیدی را تعریف نمی‌کند. اما این که بگوییم بازی کوجیما یک تجربه جدید است، بی راه نگفته‌ایم.  بازی یک اکشن/ماجراجویی سوم شخص که هدف در آن رساندن و تحویل بسته‌های مختلف به مقصد است. نمی‌شود گفت که شاخصه‌هایی که در Death Stranding وجود دارند در هیچ بازی دیگری دیده نشده است اما این را می‌توان گفت که مجموع این شاخصه‌ها به بهترین شکل در بازی Death Stranding گردآوری شده و اثری منحصر‌به‌فرد و جدید را ارائه داده است.

بازی Death Stranding تجربه‌ای منحصربه‌فرد از تعامل بین گیم‌پلی، داستان بازی و ارتباط ایجاد می‌کند که برای شخص نویسنده تا به حال در هیچ بازی دیگری تجربه نشده است. عمده نگرانی و صحبت‌هایی که قبل از انتشار بازی بر روی آن بحث‌های زیادی شده بود، این است که بازی فقط راه رفتن یا به عبارتی کول‌بری است. گیم‌پلی در بازی Death Stranding به سه بخش تقسیم می شود که بخش اعظم آن به راه رفتن و رساندن بسته‌هایی خاص از یک نقطه به نقطه دیگر سپری می شود. (یا همان کول‌بری). بخش دیگر آن که به نسبت پیاده‌روی کمتر است، اکشن بازی است و بخش سوم قابلیت‌های آنلاین بازی است که می‌توان گفت این بخش آخر جذابیت‌های بازی را دو چندان کرده است. شاید هدف اصلی کوجیما و تعریفش از سبک Strand همین بخش آنلاین و ارتباط بین مخاطبین بوده است.

[تصویر:  df11afc7.jpg]
هسته اصلی این بازی بر پایه راه رفتن است. ما باید محموله‌های مختلفی را که به عنوان ماموریت در اختیار ما قرار می‌گیرند به مقصد برسانیم. همان‌طور که اشاره کردیم بخش اعظم بازی به همین منوال ادامه پیدا می‌کند. هدف از این کار متحد کردن آمریکایی است که بر اثر حادثه‌ای به نام Death Stranding از هم پاشیده شده است و مردمانش در انزوا زندگی می‌کنند. البته نه فقط آمریکا بلکه کل جهان به این وضعیت دچار شده‌اند اما داستان بازی Death Stranding در آمریکا رخ می‌دهد و هدف ما متحد کردن دوباره این کشور است. پس باید بسته و جعبه‌هایی که هر بار در ابعاد و وزن‌های مختلف در اختیارمان قرار می‌گیرد را به مقصد برسانیم. بازی در دنیای جهان باز رخ می‌دهد و ما باید مسیر‌هایی طولانی را تا رسیدن به مقصد راهپیمایی کنیم.

اما این مسیر و این راه رفتن ساده و بی خطر نیست. یکی از ویژگی‌های بازی نیز همین است. در واقع اساس لذت بازی به همین حمل بار است. موانع مختلفی در طول مسیر مانع حرکت ما خواهند شد که همین موانع نیز به سه بخش تقسیم می شود. در قدم اول موانع جغرافیایی است که باید طی شود. در قدم دوم انسان‌های جدایی طلب که به عنوان گروه Homo Demons در بازی شناخته می‌شوند و در گام سوم، سخت‌ترین و شاید ترسناک‌ترین دشمنان بازی، موجودات سیاه رنگ، BTها هستند. به این علت گفتم شاید ترسناک چون که این وحشت فقط در اوایل بازی حس می‌شود و رفته رفته ترس مواجهه با BTها کاهش پیدا می‌کند و این مورد به نوبه خود یک نکته منفی حساب می‌شود.

گیم پلی بازی Death Stranding

زمانی که یک گیمر متوجه گذر زمان هنگام بازی کردن نمی‌شود، این یعنی این که آن بازی توانسته است رسالت خود را به نحو احسنت به انجام برساند. این یک اصل است. اتفاقی که برای من نیز رخ داد و نه تنها متوجه گذر زمان نشدم بلکه از این کار و باربری نیز به شدت لذت می‌بردم. به ترتیب از روبرو شدن با موانع بازی نیز لذت بیشتری می‌بردم و مهم‌تر از همه با تعاملی که با دیگر بازیکنان آنلاین برقرار می‌کردم و امکاناتی که بازی به مرور و آهسته آهسته در اختیارم قرار می‌داد باعث شدند تا من هیچ گاه احساس خستگی و تکراری در گیم پلی بازی نداشته باشم. کوجیما همه چیز را به خوبی به هم گره زده است و همان‌طور که بارها اشاره کرده بود که مخاطبین سعی کنند بازی را به صورت آنلاین تجربه کنند تا از مزایای آن لذت ببرند. خوشبختانه یا متاسفانه در مدتی که مشکلات قطعی اینترنت داشتیم مجبور شدم تا بخشی از بازی را به صورت آفلاین ادامه بدهم و همین امر باعث شد تا نه تنها به اهمیت حرف کوجیما پی ببرم بلکه به هدف کوجیما نیز بیشتر واقف شدم و آن نیز ارتباط است. نه تنها در دنیای داخل بازی تنها شدم و هیچ ارتباطی با کسی نداشتم بلکه در دنیای واقعی و در مدت زمان قطعی وارد یک تنهایی و عدم ارتباط با دنیای واقعی نیز شدم. من به خوبی پیام کوجیما را درک کردم و از این بابت خوشحال و متشکر از کوجیما نیز هستم.

[تصویر:  a88e0272.jpg]
جهان بازی دث استرندینگ بسیار بزرگ است. موانع جغرافیایی به خاطر حوادثی که رخ داده است به اشکال مختلف پیش روی ما قرار دارند. وجود ناهمواری‌های مختلف، رودخانه‌ها، کوه‌ها و البته شرایط آب و هوایی از جمله برف و یخبندان همگی مواردی است که باید برای رساندن محموله خود به مقصد تحمل کرده و از آنها رد بشویم. از این رو امکانات و تجهیزاتی مختلفی در اختیارمان قرار خواهد گرفت که به ما برای گذر از این شرایط کمک خواهد کرد. از طرفی با در اختیار گرفتن تجهیزاتی مختلف سازه‌هایی را خواهیم ساخت که به ما (و البته دیگران) در طول مسیر کمک بسزایی خواهند کرد. در واقع لذت اصلی و شایان بازی به مدیریت و استفاده از این ابزارآلات است که پیاده‌روی را لذت بخش کرده است.

نقشه‌ای در اختیار داریم که با توضیحاتی کامل، تصویری خوب از مسیر را برایمان نشان می‌دهد که با توجه به آن و البته آشنایی که خودمان از وضعیت نقشه پیدا خواهیم کرد، باید قبل از راه افتادن وسایلی که لازم داریم را انتخاب کرده و با  مدیریت مناسب به راه بیوفتیم. توجه به وزن و البته ناهمواری‌های پیش رو از موارد مهم بازی است. اما همه چیز شرایط جغرافیایی نیست، همان‌طور که اشاره کردیم موانع انسانی مثل گروه Homo Demons که تشکیل یافته از انسان‌هایی است که درصدد خودمختاری هستند و هرکجا که حضور ما را احساس کنند به سراغمان خواهند آمد. این گروه نیز با پیشروی در طول بازی رفته رفته از امکانات بهتری بهره‌مند شده و در مواقعی حتی با اسکن کردن محیط به راحتی و هر چه سریع‌تر محل اختفای ما را پیدا خواهند کرد. بله، گیم پلی بازی Death Stranding مخفی کاری هم دارد اما به صورت محدودی در بازی پیاده شده است. محدود از این نظر که بخش اکشن در بازی کم و کوتاه است. با این وجود دیزاین نقشه بازی به طوری است که مخاطب مختار است این بخش‌های جزیی‌ را با مخفی کاری یا کاملا اکشن به اتمام برساند.

گرافیک و موسیقی بازی Death Stranding

به لطف موتور Decima و به لطف ذوق هنری تمام نشدنی کوجیما با یکی از زیبا‌ترین جهان‌های ساخته شده در بازی‌های ویدئویی روبرو هستیم. آنقدر زیبا و دیدنی که حتما در طول بازی از راه رفتن بازخواهید ایستاد و مدتی به تماشای مناظر خلق شده توسط موتور دسیما خواهید ایستاد. بازی چه از لحاظ فنی و چه از نظر بصری در بالاترین سطح کیفی خودش قرار دارد. تمامی نقاط بازی قابل دسترس است و هر منطقه ویژگی دیداری خاص خودش را دارد. انیمیشن‌های بازی بازیگران عالی است و توجه به کوچکترین جزییات در صورت و رفتار بازیگران در بازی بیداد می‌کند. چهره شخصیت‌های فرعی بازی نیز منصحر‌به‌‌فرد است و حتی روی یک NPC ساده کار شده است. هنر آقای «لودویگ فورسل» در آهنگسازی حس تنهایی ما را در این جهان دوچندان کرده است. آلبوم‌های مختلفی از آهنگ‌های گلچین شده از جمله آلبوم Low Roar در بازی وجود دارند که ما را در مسیر‌های طولانی همراهی می‌کنند.

جمع بندی

بازی Death Stranding یک تجربه جدید است، تجربه‌ای که در هیچ عنوان دیگری نمونه آن را ندیده‌ایم و اگر اندک ایراداتی که ذکر کردیم در آن نبود مطمئنا به راحتی میتوانستیم بازی را یکی از تاثیرگذار‌ترین عناوین حال حاضر بدانیم. تاثیراتی که نه امروز ولی در آینده اهمیت کار کوجیما را روشن خواهد کرد.

منبع: دنیای بازی