تالار گفتگوی کیش تک/ kishtech forum

نسخه‌ی کامل: ما در حداقل های خود گیر افتاده ابم
شما درحال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب‌بندی مناسب.
ما در حداقل های خود گیر افتاده یم چگونه فراتر از آن حرکت کنیم؟

بر اساس فرهنگ و باورهایی که نسل به نسل از هر طریقی در ما تزریق شده ما را موجوداتی احساساتی بار آورده است که تمام زندگیمان با حب و بغض می گذرد،تمام فیلم هایی که در رسانه های عمومی پخش می شود،در هر تکه از فیلم هایی که می بینیم به صورت کاملا پنهان و یا واضح در حال تبلیغ احساست اند بدون اندیشه،به طور مثال آنقدر احترام به پدر و مادر را پر رنگ کرده اند،آنقدر روابط احساساتی و مهر طلبی را تزریق کرده اند که گویا فراتری وجود ندارد،زندگی تنها این حداقل ها نیست به همین خاطر است که انسان از روستای محدود ذهن خود فراتر نمی رود،احترام به انسانها فارغ از داشتن نسبت ها بسیار ارزشمند تر از اینست که انسان در خانواده کوچک و متعصب و بسته ی خود تا انتها به رشد خود لطمه بزند،انسانهایی که هنوز نسبت ها را در انسانیت ترجیح می دهندبیشمارند،یعنی در اصل هنوز مغزشان بعد از این همه رشد تکنولوژی و دانش ذر مورد رشد انسانیت بیشتر از محدوده خود فعالیت نمی کند و نمی تواند فراتر رود،و تمام اینها بر می گردد به اینکه جامعه ی ما به وجود این همه احساسات تزریق شده ای که آنرا بسیار عادی و زیبا نمایش می دهد،جای تفکر را از انسان گرفته و انسان حتی از اینکه بخواهد حقیقت خود را نمایان کند شرم داردکه این جامعه او را نمی پسندد،بنابراین خواهی نشوی رسوا همرهنگ جماعت شو و به جای تنها مزیت انسان بر موجودات دیگر که تفکر ایست به تقلید و احساساتی کردن و وابسته کردن نسل بعد همچنان ادامه می دهد و آن را از افتخارات خود هم می شمارد،افتخار مملکت شرق به اندیشه است نه به احساسات،به عشق اصیل است نه عشقی رنگین و دروغین،به شناخت است نه به رنگ و لعاب ظاهری،بناراین بد نیست گاهی به اصل خود مراجعه کنیم تا اینکه به فرعیات بپردازیم تا به یاد بیاوریم فراموش کرده ایم معیار عشق ورزی حقیقت و راستی ست نه نسبت ها.این چنین یک عمر در تلاشی بیهوده هستیم زیرا روزی در دوذه ی رشدمان فرا می رسد که نسبتها فراموش می شوند تنها عشق باقی می ماند اگر برای آن فضایی در خود محیا کرده باشیم